۷ راه ساده برای ارتقاء کیفیت زندگی
  • مربوط به موضوع » <-CategoryName->

همه آدم‌ ها برای شاد و سالم بودن به خودشان بدهکار هستند. ما مسئول احساسمان هستیم و خوشبختی یکی از آن چیزهای ناپایداری است که ممکن است روزی چند بار تجربه کنیم یا اصلاً تجربه اش نکنیم. خیلی چیزها دوروبر ما وجود دارد که می‌تواند خوشبختی را از ما بگیرد اما اگر این چیزها به درستی کنترل شوند، می‌توانند عصبانیت، خستگی‌ها و ناراحتی‌های ما را به آرامش و توازن تبدیل کند.

“ثروت و مقام نیست که به شما خوشبختی می‌دهد، بلکه آرامش و اشتغال است که اینکار را می‌کند.” –توماس جفرسون

این روزها خبرهای بد زیادی مخصوصاً از رسانه‌ ها می‌شنوید که می‌تواند موجب اضطراب و نگرانیتان شود. چالش وضع اقتصادی کنونی واقعی است اما هرچقدر هم که نگران شوید مشکلی را حل نمی‌کند. بالا بردن کیفیت زندگی هیچ ارتباطی به مسائل مادی ندارد، این ذات درونی شماست که افکار، گرایشات، نظرات و اعمال شما را هدایت می‌کند. راه ‌های زیادی برای بالا بردن کیفیت زندگی وجود دارد اما اینجا به ۷ مورد آن اشاره می‌کنیم.

۱-یاد بگیرید که چطور فراموش کنید. خیلی وقت‌ها از چیزهایی در زندگی ناراحت می‌شویم که یا خیلی جزئی هستند و یا خارج از حیطه کنترل ما قرار دارند و هرچقدر هم که نگران آن باشیم دردی را دوا نمی‌کند. چند بار شده که مدت زیادی را از چیزی ناراحت باشید و بعد بفهمید که آخر سر بدون اینکه کاری از دست شما برآمده باشد، مشکل خودش حل شده است.

۲- مولفه ‌های خوشبختی را بشناسید. شده تابحال که بدون هیچ دلیل اعصابتان خرد باشد و با غرغرهایتان اعصاب بقیه را هم خرد کنید و یک وقت دیگر بدون هیچ دلیل احساس کنید که دوست دارید همه را بغل کنید و ببوسید؟ اولین مورد واکنش شما به استرس و دومی واکنشتان به موقعیت‌های خوب و مطلوب است. وقتی استرس ایجاد می‌شود، روز اول اصلاً متوجه آن نمی‌شوید، بعد یک محرک خیلی کوچک آن را مثل آتشفشانی فعال می‌کند. این حس توازن و آرامش درونی را برهم زده و درنتیجه حس خوشبختی را از ما می‌گیرد. دفعه بعدی که احساس کردید می‌خواهید از کوره دربروید، مکث کنید، چند نفس عمیق بکشید و ببینید که چقدر حالتان بهتر می‌شود.

۳- تمرکز حواس را تمرین کنید. به جای اینکه نگران گذشته که هیچ کنترلی روی آن ندارید، و آینده که هنوز وجود ندارد باشید، بهتر است که روی امروزتان تمرکز کنید—اینکه چه هستید و کجا هستید. در خیابان به آدم‌ ها لبخند بزنید و زیبایی اطرافتان را تحسین کنید. این توجه شما را از مشکلی که دارید برداشته و روحیه‌ تان را بهتر می‌کند.

۴- یک کار جدید یاد بگیرید. به کارها و سرگرمی‌هایی که همیشه دوست داشتید انجام دهید اما هیچ ‌وقت زمان یا موقعیت انجام آن را پیدا نکردید فکر کنید. فعالیتی را انتخاب کنید که واقعاً به هیجانتان می‌آورد و انگیزه‌ هایتان را بالا می‌برد. پیاده‌ روی‌های طولانی، مدیتیشن و نوشتن افکار و احساساتتان در یک دفتر خاطرات به زندگیتان آرامش می‌دهد. این کارها به شما کمک می‌کند نیمه پُر لیوان را ببینید، به شما انرژی می‌دهد و کمکتان می‌کند کیفیت زندگیتان را بالا ببرید.

۵- افراد دور و برتان را بشناسید. دور و برتان را با آدم‌های جالب پر کنید زیرا اطرافیانتان نشان دهنده شخصیت شما هستند. وقتی با کسانیکه همیشه منفی‌باف هستند نشست و برخاست کنید، بدون اینکه بدانید شما هم همانطور می‌شوید. اما وقتی با افرادیکه سعی می‌کنند هر روز دنیا را تغییر دهند و به دیگران کمک کنند ارتباط داشته باشید، خواهید دید که شما هم به تغییر دنیا و کمک به دیگران علاقه‌ مند می‌شوید. کیفیت دوستان و خانواده شما کیفیت زندگی شما را تعیین می‌کند.

۶- بخندید، بخندید، باز هم بخندید. خنده بر هر درد بی‌درمان دواست. خنده سطح اندورفین و سایر هورمون‌های تقویت‌کننده شادی را در بدن بالا می‌برد. برنامه‌های مفرح و خنده‌دار زیادی در تلویزیون پخش می‌شود که شما را به خنده می‌ اندازد. آدم‌های شوخ و بذله‌گوی زیادی هم حتماً در اطرافتان می‌شناسید که ارتباط به آنها فرصت خندیدن را در اختیارتان قرار می‌دهد.

۷- در هر زمان فقط روی یک چیز تمرکز کنید. انجام چند کار در یک زمان سطح هورمون‌های استرس‌زا در بدن را بالا می‌برد. دلیل آن این است که با انجام همزمان چند کار خودتان را تحت فشار قرار می‌دهید که همه آن فعالیت‌ها را به خوبی و درستی انجام دهید اما نتیجه کار این خواهد بود که کارها بیشتر از حد معمول طول می‌کشند و با استاندارد بالایی هم انجام نمی‌شوند. با تمرکز روی بیشتر یک کار در یک زمان، نمی‌توانید ارتباط خوبی با همه آن کارها برقرار کرده و تمرکز حواستان را هم از دست می‌دهید.



رستوران باحال
  • مربوط به موضوع » <-CategoryName->

یکی از غذاخوری‌های بین‌راه بر سر در ورودی با خط درشت نوشته بود:

 شما در این مکان غذا میل بفرمایید، ما پول آن را از نوه شما دریافت خواهیم کرد.

راننده‌ای با خواندن این تابلو اتومبیلش را فوراً پارک کرد و وارد شد و ناهار مفصلی سفارش داد و نوش‌جان کرد.


بعد از خوردن غذا سرش را پایین انداخت که بیرون برود، ولی دید که خدمتگزار با صورتحسابی بلند بالا جلویش سبز شده است. با تعجب گفت:

 مگر شما ننوشته‌اید که پول غذا را از نوه من خواهید گرفت؟!

خدمتگزار با لبخند جواب داد: چرا قربان، ما پول غذای امروز شما را از نوه‌تان خواهیم گرفت،

 ولی این صورتحساب مال مرحوم پدربزرگ شماست.



ارزش دوست خوب!
  • مربوط به موضوع » <-CategoryName->

يكي از روزهاي سال اول دبيرستان بود. من از مدرسه به خانه بر مي گشتم كه يكي از بچه هاي كلاس را ديدم. اسمش مارك بود و انگار همه‌ي كتابهايش را با خود به خانه مي برد.

با خودم گفتم: 'كي اين همه كتاب رو آخر هفته به خانه مي بره. حتما ً اين پسر خيلي بي حالي است!'

من براي آخر هفته ام برنامه‌ ريزي كرده بودم (مسابقه‌ي فوتبال با بچه ها، مهماني خانه‌ي يكي از همكلاسي ها) بنابراين شانه هايم را بالا انداختم و به راهم ادامه دادم.

همينطور كه مي رفتم،‌ تعدادي از بچه ها رو ديدم كه به طرف او دويدند و او را به زمين انداختند. كتابهاش پخش شد و خودش هم روي خاكها افتاد.

عينكش افتاد و من ديدم چند متر اونطرفتر، ‌روي چمنها پرت شد. سرش را كه بالا آورد، در چشماش يه غم خيلي بزرگ ديدم. بي اختيار قلبم به طرفش كشيده شد و بطرفش دويدم. در حاليكه به دنبال عينكش مي گشت، ‌يه قطره درشت اشك در چشمهاش ديدم.



پاور بانک