داستان «دو کوزه»
  • مربوط به موضوع » <-CategoryName->

در افسانه ای هندی آمده است که مردی هر روز دو کوزه بزرگ آب به دو انتهای چوبی می بست، چوب را روی شانه اش می گذاشت و برای خانه اش آب می برد. یکی از کوزه ها کهنه تر بود و ترک های کوچکی داشت. هر بار که مرد مسیر خانه اش را می پیمود نصف آب کوزه می ریخت.


مرد دو سال تمام همین کار را می کرد. کوزه سالم و نو مغرور بود که وظیفه ای را که به خاطر انجام آن خلق شده به طور کامل انجام می دهد. اما کوزه کهنه و ترک خورده شرمنده بود که فقط می تواند نصف وظیفه اش را انجام دهد. هر چند می دانست آن ترک ها حاصل سال ها کار است.


کوزه پیر آنقدر شرمنده بود که یک روز وقتی مرد آماده می شد تا از چاه آب بکشد تصمیم گرفت با او حرف بزند :«از تو معذرت می خواهم. تمام مدتی که از من استفاده کرده ای فقط از نصف حجم من سود برده ای، فقط نصف تشنگی کسانی را که در خانه ات منتظرند فرو نشانده ای».

 

مرد خندید و گفت:«وقتی برمی گردیم با دقت به مسیر نگاه کن».


موقع برگشت کوزه متوجه شد که در یک سمت جاده، سمت خودش، گل ها و گیاهان زیبایی روییده اند.


مرد گفت: «می بینی که طبیعت در سمت تو چقدر زیباتر است؟ من همیشه می دانستم که تو ترک داری و تصمیم گرفتم از این موضوع استفاده کنم. این طرف جاده بذر سبزیجات و گل پخش کردم و تو هم همیشه و هر روز به آنها  آب می دادی. به خانه ام گل برده ام و به بچه هایم کلم و کاهو داده ام. اگر تو ترک نداشتی چطور می توانستی این کار را بکنی؟»

 

 

نکته مدیریتی : مدیر خوب آن مدیری نیست که با بهترین امکانات نتایج قابل قبولی کسب کند، مدیر موفق آن است که از هر عضو مجموعه بهترین استفاده را ببرد.



مفیدترین مواد طبیعی برای از بین بردن سموم بدن
  • مربوط به موضوع » <-CategoryName->

مفیدترین مواد طبیعی برای از بین بردن سموم بدن

 

بعضی مواقع بدن به سم زدایی نیاز دارد. خوشبختانه مواد غذایی زیادی وجود دارد که سبب سم زدایی از بدن می شود. اگر قصد کاهش وزن دارید، یا می خواهید انرژی بیشتری کسب کنید، پوست صورت شما شاداب تر به نظر آید، در خلق و خوی خود تغییر ایجاد کنید، این چند ماده غذایی را که در این مطلب به آن اشاره شده است، به برنامه غذایی خود بیفزایید.
 
شاهی :
همانند بیشتر گیاهان و سبزیجات، شاهی تقویت کننده بدن و سم زداست. برگ های این گیاه سرشار از مواد مغذی از جمله ویتامین های متعدد، روی، پتاسیم، ویتامین C و E است. علاوه بر آن، این گیاه مدر است و سموم را از بدن دفع می کند.
 
 برنج قهوه ای :
اگر می خواهید سیستم بدن را پاکسازی کنید، بهتر است از مواد غذایی فرآوری شده کمتر استفاده کنید و به جای آن، غلات سبوس دار سالم مانند برنج قهوه ای، که سرشار از ماده مغذی از جمله ویتامین های B، منیزیم، منگنز و فسفر است، مصرف کنید. برنج قهوه ای سرشار از فیبر است که برای پاکسازی کولون مفید است.
میوه های تازه :  
این دسته از مواد غذایی، کم کالری و غنی از ویتامین، مواد معدنی، آنتی اکسیدان و فیبر است و نقش مهمی در سم زدایی از بدن دارد. اگر می خواهید پوست شاداب و موهای براق داشته باشید و سیستم گوارش تان سالم باشد، مصرف میوه را افزایش دهید.
 
کلم برگ :
این گیاه نه تنها در کاهش وزن موثر است بلکه ماده غذایی با خاصیت سم زدایی قوی نیز به حساب می آید. این گیاه حاوی ماده شیمیایی به نام سلفورافین است که به بدن برای مقابله با سموم کمک می کند. علاوه بر آن، گلوتاتیون موجود در این سبزی نوعی آنتی اکسیدان است که عملکرد سم زدایی کبد را بهبود می بخشد.
 
چای سبز :
هیچ برنامه سم زدایی بدون مصرف منظم مایعات کامل نمی شود. مصرف مایعات برای حفظ سلامت اعضای بدن و دفع منظم سموم از بدن لازم است. چای سبز نه تنها کاهش دهنده وزن است بلکه سرشار از آنتی اکسیدان است. چای سبز کبد را از بیماری ها از جمله بیماری کبد چرب نیز محافظت می کند.
چغندر قرمز :
برگ وغده این گیاه سرشار از منیزیم، آهن و ویتامین C است. این گیاه نه تنها برای سلامت مو و پوست و کنترل کلسترول مفید است، بلکه به سم زدایی کبد نیز کمک می کند.
 
سیر :
علاوه بر داشتن خاصیت ضد ویروسی، ضدباکتریایی و ضدمیکروبی، حاوی ماده شیمیایی به نام آلیسین نیز است که در تولید گلبول های سفید نقش دارد.
 
زنجبیل :
علاوه بر کاهش دادن حالت تهوع، عملکرد سیستم گوارشی را بهبود می بخشد، با نفخ مقابله می کند و گاز معده را کم می کند. زنجبیل، سرشار از آنتی اکسیدان است و برای تقویت سیستم ایمنی مفید است.
 
لیمو ترش :  
این میوه مرکباتی یکی از مهم ترین موادغذایی برای سم زدایی است. لیمو ترش سرشار از ویتامین C است، برای پوست مفید است و با رادیکال های آزاد مقابله می کند. دارای تأثیر قلیایی است و این یعنی میزان PH را متعادل نگه می دارد لذا برای سیستم ایمنی بدن مفید است.

 



خواص میوه ها با توجه به رنگ شان
  • مربوط به موضوع » <-CategoryName->

میوه و سبزی - در اولین قدم این رنگ اشیا است كه شما را به طرف آن شیء جذب و یا از آن دور می‌كند.در واقع احساس آرامش،لذت ناراحتی،تنش،صلح و دوستی و ... همه و همه در پرتو رنگ‌هاست.

رنگ‌ها تمامی محیط ما و حتی خود ما را نیز تسخیر كرده‌اند و در تمام جسم جان و روح ما تاثیر گذارند.
 
مثلا در مورد رنگ سیب سرخ و زیبا علاوه بر لذتی كه از رنگ آن در هنگام خوردن می‌بریم و در ما احساس شادابی و نشاط ایجاد می‌كند،در خواصش نیز تاثیر فراوانی دارد.
 
تمامی سبزیجات و میوه‌هایی كه روزانه مصرف می‌كنید با توجه به نوع رنگشان منافع خاصی برای شما دارند.شاید تعجب كنید،اما فراموش نكنید كه رنگ‌ها بر همه وجود ما و در تمامی جوانب نفوذ دارند و این هم یك روش نفوذی آنهاست.

رنگ سبز
 

رنگی‌ است آرامش بخش و با دیدن این رنگ شما احساس آرامش می‌كنید و از وجودش لذت می‌برید و جالب اینجاست كه همین رنگ زیبا و آرامش بخش علاوه بر این كه شما را در ظاهر جذب می‌كند و شما از آن لذت می‌برید خواص درمانی بسیاری نیز دارد و برای جسمتان مفید است.
 
در واقع هر چیز سبزی كه شما می‌بینید این خاصیت را داراست و این در مورد میوه‌ها و سبزیجات سبز رنگ نیز صادق است.

این رنگ برای افراد عصبی و نا ‌آرام بسیار مفید است.رنگ سبز خاصیت ضد عفونی‌كننده‌ دارد و مناسب برای بیماری‌های قلبی عروقی و بیماری‌های روده‌‌ای (یبوست)‌،معده (سوء‌هاضمه،زخم معده و...)،كلیه (سنگ كلیه و ناراحتی‌های مجاری ادراری)‌، ریه (مشكلات تنفسی،آسم و ...) و رحم می‌باشد.
 
این رنگ برای درمان زخم‌های عمیق سوختگی‌های شدید نیز موثر است.این خواص در میوه‌ها و سبزیجاتی كه سبز رنگ هستند به وفور یافت می‌شود.تحقیقات نشان داده میوه‌ها و سبزیجات سبز رنگ خاصیت ضدعفونی‌كنندگی دارند و در هضم غذا و جذب آن موثرند.
 
میوه‌ها و سبزیجات سبز رنگ برای افرادی كه از بیماری‌های عصبی رنج می‌برند توصیه شده است.
 
سبزیجات سبز رنگ همچنین در درمان زخم‌های عمیق و سوختگی ‌ها و بیماری‌ های ریوی و كلیوی بسیار موثر است و در بهبود بیماری‌های قلبی مصرف فراوان دارد.مثلا جعفری دارای خواص ضد عفونی‌كننده خون و دستگاه گوارش می‌باشد.

جعفری موجب تحریك عضلات روده و رحم می‌شود و مناسب برای معده و هضم غذاست.برگ این گیاه مناسب برای زخم‌های عمیق است و جوشانده آن مناسب برای بیماری‌های كلیوی و مجاری ادرار است.

 



حضرت علی (ع) و علم ریاضی
  • مربوط به موضوع » <-CategoryName->

روزی آن حضرت در حالی که پا به حلقه ی رکاب گذاشته بود شخص یهودی و ریاضیدانی از آن حضرت سوال کرد یا امیر المونین آن کدام عدد است که دارای کسور تسعه نباشد یعنی به 2 و 3 و 4 و 5 و 6 و 7 و 8 و 9 قابل تقسیم باشد بدون اینکه کسری داشته باشد؟
حضرت در همان حالیکه پایش در حلقه ی رکاب بود فرمود: ایام هفته را به ایام سال ضرب کن تا عدد مطلوب تو بدست آید و سوار گشته و براه افتاد.بعد یهودی حساب کرد و حساب را موافق یافت.ملاحظه بفرمایید هرگاه ایام هفته (7) را به ایام سال (360) ضرب نمایند میشود (2520 ). این عدد را اگر بر 2 و 3 و 4 و 5 و 6 و 7 و 8 و 9 تقسیم کنید نصقش 1260 ، ثلثش 840 ، ربعش 630 ، خمسش 504 ، سدسش 420 و سبعش 360 و ثمنش 315 و تسعش 280 می شود.



کدام طرف بلندتر است؟!
  • مربوط به موضوع » <-CategoryName->



کاسه ی چوبی
  • مربوط به موضوع » <-CategoryName->

 

پیرمردی ضعیف و رنجور تصمیم گرفت با پسر و عروس و نوه ی چهارساله اش زندگی کنددستان پیرمرد می لرزید، چشمانش تار شده بود و گام هایش مردد و لرزان بود.

اعضای خانواده هر شب برای خوردن شام دور هم جمع می شدند اما دستان لرزان پدربزرگ و ضعف چشمانش خوردن غذا را برایش مشکل می ساختنخود فرنگی ها از توی قاشقش قل می خوردند و روی زمین می ریختند.یا وقتی لیوان را می گرفت شیر از داخل آن به روی میز می ریختپسر و عروسش از آن همه ریخت و پاش کلافه شدند.

پسر گفت باید فکری برای پدربزرگ کردبه قدر کافی ریختن شیر و غذا خوردن پر سروصدا و ریختن غذا بر روی زمین را تحمل کرده امپس زن و شوهر برای پیر مرد در گوشه ای از اتاق میز کوچکی قرار دادنددر آنجا پیر مرد به تنهایی غذایش را می خورددر حالی که سایر اعضای خانواده سر میز از غذایشان لذت می بردند و از آنجا که پیرمرد یکی دو ظرف را شکسته بود، حالا در کاسه ای چوبی به او غذا می دادند.

گهگاه آنها که چشمشان به پیرمرد می افتاد و متوجه می شدند همچنان که در تنهایی غذا می خورد، چشمانش پر از اشک استاما تنها چیزی که این پسر و عروس به زبان می آوردند تذکرهای تند و گزنده بود که موقع افتادن چنگال یا ریختن غذا به او می دادند.

اما کودک ۴ ساله شان در سکوت شاهد تمام آن رفتارها بودیک شب قبل از شام مرد جوان پسرش را سرگرم بازی با تکه های چوبی دید که روی زمین ریخته بودپس با مهربانی از اوپرسید:

پسرم داری چی می سازی؟

پسرک هم با ملایمت جواب دادیک کاسه ی چوبی کوچکتا وقتی بزرگ شدم با اون به تو و مامان غذا بدم.و بعد لبخندی زد و به کارش ادامه داد.



استرس کدام تیپ های شخصیتی بیشتر است؟
  • مربوط به موضوع » <-CategoryName->

در اين مطلب شما را با 4 تيپ شخصيتي پراسترس و شيوه شناخت آنها و راهكارهايي براي كمك به آنها آشنا مي‌كنيم.

بعضي‌ها هميشه اضطراب دارند، ممكن است اين اضطراب را نشان ندهند اما درون‌شان غوغايي است، اين هم تا حدود زیادی ناشي از تيپ شخصيتي آنهاست.  در اين مطلب شما را با 4 تيپ شخصيتي پراسترس و شيوه شناخت آنها و راهكارهايي براي كمك به آنها آشنا مي‌كنيم.



40 راز قدرت در برابر مشکلات
  • مربوط به موضوع » <-CategoryName->

برای همه پیش می‌آید که در طول زندگی خود کسی که دوست دارند، به او نیاز دارند، یا چیزی که تصور می‌کردند برایشان می‌ماند را از دست بدهند. اما همین از دست دادن‌هاست که ما را قوی‌تر کرده و به سمت فرصت‌هایی برای رشد و شادی در آینده هدایت می‌کند.

در ادامه درس‌های از زندگی برایتان عنوان می‌کنیم که کمکتان می‌کند با درکی بیشتر به جلو پیش روید.



با بی توجهی کودکمان هنکام درس خواندن چه کنیم؟
  • مربوط به موضوع » <-CategoryName->

حتما روزهایی را که در کلاس درس نشسته و در فکر و خیال بودید، به خاطر دارید. همین موقع معلم صدای‌تان می‌کرد و رشته افکار از دست‌تان در می‌رفت و قادر به جواب دادن سؤال معلم نبودید. کودک شما هم چنین تجربه‌ای را خواهد داشت.
 
کودکان و نوجوانان این روزها کارهای زیادی انجام می‌دهند، از جست‌وجو در اینترنت گرفته، تا بازی‌های کامپیوتری و... این حواس‌پرتی‌ها با توجه و تمرکز آنها در حال رقابت است. با این همه مسائلی که ممکن است باعث وقفه در کار شود کودکان به سختی می‌توانند بر آنچه در حال انجام آن هستند تمرکز کنند اما کمک به کودکان برای ایجاد نظم و استراتژی‌های تمرکز و مهارت‌های تمرکز در سنین پایین ضامن موفقیت آنها در دبیرستان،‌ دانشگاه و حتی محل کار خواهد بود. در اینجا برخی از راهنمایی‌های عملی و نکاتی که والدین برای تمرکز کودک‌شان می‌توانند استفاده کنند را بررسی می‌کنیم.


چگونه با کودکان لوس برخورد نماییم؟
  • مربوط به موضوع » <-CategoryName->

كودكان لوس در مقابل سختى ها حساس مى شوند و درمقابل لذت ها بى تفاوت ، هم چون ساقه نازك یك درخت كوچك در مقابل هر نسیمى مى لرزند و كوچك ترین حادثه سوئى آنان را ناراحت مى كند، تا جائى كه یك حادثه كوچك این فرزندان ناز پرورده را به فكر خودكشى مى اندازد!

محبت به کودک
حال که از محبت به فرزند صحبت به میان آمد، سوال این است که چقدر به آنها محبت کنیم؟ آیا محبت کردن به معنای این است که در برابر کارهای بد و ناپسند آنها سکوت کنیم؟ اگر آنها را زیاد ببوسیم و نوازش کنیم ، لوس و بی مسئولیت نمی شوند؟ چه کار کنیم که فرزندانمان مملو از عشق و محبت ما شوند و از طرفی لوس هم نشوند؟

 اول اعتدال در محبت 
در ابراز محبت و تكریم شخصیت كودك، نباید راه افراط را پیمود.زیرا در آن صورت علاوه بر این كه نمى توان نتیجه صحیح تربیتى گرفت ، بلكه شخصیت كودك در اثر زیاده روى والدین در ابراز محبت هاى نابه جا، لطمه جبران ناپذیرى خواهد خورد. چرا كه این كودك از خود راضى ، از جامعه توقعات و انتظارات نابه جایى خواهد داشت و در صورت بى اعتنایى دیگران به این خواسته هاى بى مورد،كودك ناز پرورده از زندگى بیزار و مایوس شده و دچار عقده حقارت خواهد شد. آرى :
به عنوان مثال بعضی ها از شدت علاقه به فرزند ، هیچ گونه مسئولیتی به او نمی دهند و با گفتن این که هنوز بچه است ، خودشان تمام کارها را انجام می دهند. پسر سی و دو ساله ای را می شناسم که هنوز بیکار است و هر زمان کاری برای او پیدا می شود، مادرش آن کار را رد می کند و می گوید: وای آخه بچم این همه، تو راه باشه!؟ و یا آخه ساعت کاریش زیاده ، بچم خسته می شه... این در حالی است که پدر پیر و مریض او تا اواخر شب در حال کار کردن است!!!

امام باقر علیه السلام مى فرماید: بدترین پدران آن هایى هستند كه در نیكى و محبت كردن به فرزندان خود زیاده روى نمایند. (تاریخ یعقوبى ، ج 2، ص 320)
 
استاد شهید مرتضى مطهرى رحمة الله ، در مورد آثار زیان بار افراط در محبت كودكان مى نویسد:

رو سو كتابى دارد به نام امیل كه در فن تربیت كودك نوشته است . كتاب جالبى است ، امیل نام كودك فرضى و افسانه اى است كه وى در كتاب خود او را تحت تربیت قرار مى دهد و به پرورش همه جنبه هاى جسمى و روانى او توجه مى كند. در همه موارد ایده روسو این است كه امیل را درحال ممارست با طبیعت و پنجه در پنجه طبیعت و در دامن سختى ها پرورش دهد.

وى معتقد است كه بدبخت ترین كودكان ، آن هایى هستند كه والدین آن ها، آنان را در ناز و نعمت پرورش مى دهند؛ نمى گذارند سردى و گرمى دنیا را بچشند و پستى و بلندى جهان را لمس كنند، این گونه كودكان در مقابل سختى ها حساس مى شوند و درمقابل لذت ها بى تفاوت ، هم چون ساقه نازك یك درخت كوچك در مقابل هر نسیمى مى لرزند و كوچك ترین حادثه سوئى آنان را ناراحت مى كند، تا جائى كه یك حادثه كوچك این فرزندان ناز پرورده را به فكر خودكشى مى اندازد. و از آنطرف هر چه موجبات لذت به آن ها داده شود، به هیجان نمى آیند و نشاط پیدا نمى كنند.این گونه انسان ها هرگز طعم نعمت ها را درك نمى كنند، گرسنگى نچشیده اند تا مزه غذا را فهمند، بهترین غذاها براى ایشان كم ارج تر و كم لذت تر از نان جوینى است یك بچه دهاتى مى خورد.( عدل الهى ، ص 187 و 188).

به همین جهت امام كاظم علیه السلام فرمود: چه خوب است كه فرزندان را در كودكى به كارهاى سخت و تحمل مشكلات وادار كرد تا در بزرگى حلیم و بردبار باشند. (وسائل الشیعه ، ج 21، ص 479).
 
سعدى با نقل حكایتى این واقعیت را به نحو زیبایى ترسیم مى كند: پادشاهى با غلامى در كشتى نشسته بود. غلام هرگز دریا ندیده بود و محنت كشتى نیازموده ؛ گریه و زارى آغاز كرده و لرزه بر اندامش افتاد. چندان كه ملاطفت كردند آرام نیافت .

ملك را عیش از او منغض شد و چاره ندانستند. حكیمى در آن كشتى بود، گفت اگر فرمائى من او را خاموش كنم ؟ پادشاه گفت : غایت لطف باشد. حكیم فرمود:تا غلام را به دریا انداختند. بارى چند غوطه بخورد. پس ، از مویش گرفتند و سوى كشتى آوردند. غلام به هر دو دست در سكان كشتى آویخت . چون برآمد به گوشه اى نشست و قرار یافت . ملك را تدبیر حكیم پسند آمد.

 


گفت : در این چه حكمت بود؟ گفت :اى خداوند! غلام از اول ، محنت غرق شدن نچشیده بود و قدر سلامت كشتى را نمى دانست. هم چنین :قدر عافیت كسى داند كه به مصیبتى گرفتار آید. (گلستان سعدى ، باب اول ، حكایت 7)

اگر بچه هر چه می خواهد در اختیار داشته باشد، تا آخر عمر از دیگران ، از همسرش، از همکارانش همین توقع را خواهد داشت و  طبیعتا آنها هم نمی توانند همه خواسته های او را انجام دهند و ناراحتی آن برای فرزند ما خواهد بود.

توجه داشته باشید که محبت با مسئولیت ندادن به بچه، انجام خواسته های نابه جای او و سکوت در برابر کارهای ناپسند متفاوت است.به قول معروف هر چیز به جای خود نیکوست.
 
قاطع ‌بودن‌
وقتی‌ صحبت‌ از قاطع ‌بودن‌ به‌ میان‌ می ‌آید، برخی‌ از والدین‌ تصور می‌كنند كه‌ جدی‌ و قاطع‌ بودن‌ به‌ این‌ معناست‌ كه‌ مثلاً پرخاشگر هم‌ باشیم‌ و یا این‌ كه‌ چنانچه‌ فرزندمان‌ از ما پیروی‌ نكرد، با زور و خشونت‌ مواردی‌ را به‌ او تحمیل‌ كنیم و یا به او محبت نکنیم و نگوییم که دوستش داریم.

حال‌ آن‌ كه‌ در مقوله‌ های‌ تربیتی، قاطع‌ و جدی‌ بودن‌ به‌ این‌ معناست‌ كه‌ از اصولی‌ پیروی‌ كنیم‌ و قوانینی‌ برای‌ فرزندانمان‌ داشته‌ باشیم، به‌ علاوه، اصرار به‌ اجرای‌ آن‌ قوانین‌ در خانواده‌ وجود داشته‌ باشد. ثبات‌ خُلق‌ و ثبات‌ اندیشه‌ و رفتار در والدین‌ ضروری‌ است. چنانچه‌ اصول‌ تربیتی‌ خود را تغییر دهیم‌ و به‌ گفته‌ های‌ خود چندان‌ اعتقادی‌ نداشته‌ باشیم، فرزندان‌ به‌ اصول‌ و قوانین‌ خانواده‌ پایبند نخواهند شد.

تشویق‌ و تنبیه‌ دو روش‌ متفاوت‌ تربیتی‌ هستند و بایستی‌ ویژگی‌هایی‌ داشته‌ باشند تا مۆثر واقع‌ شوند. این‌ دو روش‌ چنانچه‌ به‌ موقع‌ و با اصول‌ درست‌ اعمال‌ گردند، می ‌توانند از لوس‌ شدن‌ كودكان‌ جلوگیری‌ كنند. معمولاً كودكان‌ لوس، والدین‌ تسلیم‌ شونده‌ دارند. آنها در مقابل‌ خواسته‌ های‌ كودك‌ فوراً تسلیم‌ می‌شوند و هر آن‌ چه‌ كه‌ او طلب‌ كند، برایش‌ فراهم‌ می‌كنند. در خانواده‌ای‌ كه‌ كودك‌ لوس‌ پرورش‌ داده‌ می‌شود، اثری‌ از روش‌های‌ تنبیهی‌ مناسب‌ دیده‌ نمی ‌شود.

زخم زبان و تنبیه بدنی به نگرش بچه ها آسیب میی رساند ؛ اما بعكس محدودیت های معقول و مناسب سن كودك واقعا عزت نفس را در او پدید می آورد . برخورد قاطعانه ، اما محترمانه با فرزندان ، عشق و علاقه را نشان می دهد . شما می توانید با رعایت  تعادل حساس بین بیان عشق بدون شرط ، حمایت از مهارت های رشدی كودك و توقع انتظار رفتار پسندیده ، عشق و محدودیت را همزمان برقرار كنید.



داستانی واقعی
  • مربوط به موضوع » <-CategoryName->

سه برادر مردی را نزد امیر المومنین حضرت علی علیه السلام آوردند و گفتند اين مرد پدرمان را کشته است.

امام علی (ع) به آن مرد فرمودند: چرا او را کشتی؟

آن مرد عرض کرد: من چوپان شتر و بز و ... هستم. يکی از شترهايم شروع به خوردن درختی از باغ پدر اينها کرد، پدرشان شتر را با سنگ زد و شتر مرد، و من هم همان سنگ را برداشتم و با آن به پدرشان زدم و او مرد.

امام علی (ع)فرمودند: حد را بر تو اجرا مي کنم. آن مرد گفت: سه روز به من مهلت بدهيد.
پدرم مرده و برای من و برادر کوچکم گنجی به جا گذاشته پس اگر مرا بکشيد آن گنج تباه مي شود، و برادرم هم بعد از من تباه مي شود.
اميرالمومنین (ع) فرمودند: چه کسی ضمانت تو را مي کند؟
آن مرد به مردم نگاه کرد و گفت اين مرد.
اميرالمومنين (ع) فرمودند: ای ابوذر آيا ضمانت اين مرد را مي کنی؟
ابوذر عرض کرد: بله اميرالمومنين
فرمود: تو او را نمي شناسی و اگر فرار کند حد را بر تو اجرا مي کنم!
ابوذر عرض کرد: من ضمانتش مي کنم يا اميرالمومنين.
آن مرد رفت . و روز اول و دوم و سوم سپری شد...
و همه مردم نگران ابوذر بودند که بر او حد اجرا نشود...
سرانجام آن مرد اندکی قبل از اذان مغرب آمد.
و در حاليکه خيلی خسته بود، به نزد اميرالمومنين علی(ع) آمد وعرض کرد: گنج را به برادرم دادم و اکنون تسلیم فرمان شما هستم تا بر من حد را جاری کنی. امام علی (ع) فرمودند: چه چيزی باعث شد تا برگردی درحاليکه مي توانستی فرار کنی؟

آن مرد گفت: ترسيدم که "وفای به عهد" از بين مردم برود.

اميرالمومنين(ع) از ابوذر سوال کرد: چرا او را ضمانت کردی؟

ابوذر گفت: ترسيدم که "خیر رسانی و خوبی" از بین مردم برود.

پسران مقتول متأثر شدند و گفتند: ما از قصاص او گذشتيم... اميرالمومنين (ع) فرمود: چرا؟

گفتند: مي ترسيم که "بخشش و گذشت" از بين مردم برود.

و اما من اين پيام را برای شما فرستادم تا "دعوت به خير" از ميان مردم نرود.

حالا نوبت شماست که بعد از خواندن این داستان آن را برای دیگران نقل کنید و در صورت امکان برای دوستانتان ارسال کنید و یا در وبلاگتان درج کنید تا "نشر و پخش خوبی ها" از میان ما رخت برنبندد.



راه حل‌های آسان
  • مربوط به موضوع » <-CategoryName->

 

کشاورزي الاغ پيري داشت که يک روز اتفاقي به درون يک چاه بدون آب افتاد.کشاورز هر چه سعي کرد نتوانست الاغ را از درون چاه بيرون بياورد.براي اينکه حيوان بيچاره زياد زجر نکشد، کشاورز و مردم روستا تصميم گرفتند چاه را با خاک پر کنند تا الاغ زودتر بميرد و زياد زجر نکشد.مردم با سطل روي سر الاغ هر بار خاک می‌ریختند اما الاغ هر بار خاک‌های روي بدنش را می‌تکاند وزير پايش می‌ریخت و وقتي خاک زير پايش بالا می‌آمد سعي می‌کرد روي خاک‌ها بايستد. روستایی‌ها همین‌طور به زنده به گور کردن الاغ بيچاره ادامه دادند و الاغ هم همین‌طور به بالا آمدن ادامه داد تا اينکه به لبه چاه رسيد و بيرون آمد.

 

 

نکته:
مشکلات، مانند تلي از خاک بر سر ما می‌ریزند و ما همواره دو انتخاب داريم؛

اول: اينکه اجازه بدهيم مشکلات ما را زنده به گور کنند.

دوم: اينکه از مشکلات سکويي بسازيم براي صعود.

 آيا به نظر شما انتخاب سومي هم مي توان داشت؟

 




بیست قانون طلایی برای خوش تیپ بودن
  • مربوط به موضوع » <-CategoryName->

قضاوت در مورد شخصیت انسان ها از روی لباسی که می پوشند یک عادت همیشگی است. هر چند نوع لباس پوشیدن واقعا فقیر بودن و ثروتمند بودن آدم ها را نشان نمی دهد، اما در یک نگاه کلی برای قضاوت در مورد شخصیت آدم ها بسیار اهمیت دارد.

1. سفید، رنگی شگفت انگیز است

کفش های سفید، لباس سفید، شلوار جین سفید و هرآنچه که سفید باشد زیباست. فرض هم بر این باشد که شما می توانید آنها را تمیز نگه دارید، باید گفت سفید باعث می شود شما همیشه تر و تازه به نظر برسید و مهم نیست چه زمانی از سال می باشد بلکه هیچ گاه پوشیدن لباس سفید را نباید فراموش کرد. اما لباس سفید اصلا مناسب محل کار نمی باشد.

2. در مجلس عروسی دیگران لباس سفید نپوشید

هنگامی که در یک مجلس عروسی شرکت می کنید هرگز نباید لباس سفید بپوشید. چرا که لباس سفید عروس در چشم می باشد و لباس شما در این میان جلوه ای پیدا نخواهد داشت.

3. لباس زیرتان نباید پیدا باشد

اجازه ندهید تا لباستان آنقدر باز باشد تا لباس زیرتان پیدا شود. به لباس زیری که در زیر لباستان استفاده می کنید بسیار دقت داشته باشید که همرنگ با لباستان باشد.

4. کمربند نباید کمرشلوارتان را جمع کند

حتی اگر شما کمربند بستن را بسیار دوست دارید، اما گاهی اوقات پیش خواهد آمد که بستن کمربند نه تنها به زیبا شدن لباستان کمک نمی کند بلکه باعث جمع شدن دور کمرتان شده و آن را چین دار می کند. به همین دلیل اگر می خواهید همیشه کمربند ببندید باید دقت داشته باشید که سایز شلوارتان و اندازه ی دور کمرتان دقیقا فیت بدنتان باشد.

5. برهنه نبودن پاها

برای زیباتر نشان دادن اندام و حتی لباس، خانم ها بهتر است همیشه جوراب های زیبا و نازکی به پا داشته باشند. جوراب های بسیار زیبایی برای لباس های کوتاه وجود دارد. این مدل جوراب ها باعث می شود تا لباس زیباتر به نظر برسد.



پاور بانک