خوشبختی ما در سه جمله است:
تجربه از دیروز
استفاده از امروز
امید به فردا
ولی ما با سه جمله دیگر زندگی مان را تباه می کنیم:
حسرت دیروز
اتلاف امروز
ترس از فردا
خوشبختی ما در سه جمله است:
تجربه از دیروز
استفاده از امروز
امید به فردا
ولی ما با سه جمله دیگر زندگی مان را تباه می کنیم:
حسرت دیروز
اتلاف امروز
ترس از فردا
1. صبر و شكیبایی
صبر یكی از اساسی ترین روش های مقابله با استرس و عوارض ناشی از آن می باشد. عامل اصلی پیروزی بر مشكلات و حوادث صبر است؛ لذا در اسلام برای پیروزی برشداید و مشكلات و حتی پیروزی و غلبه بر دشمن ظاهری در میدان جنگ دستور صبر داده اند و فرمودند از صبر كمك بگیرید: «یا أَیهَا الَّذِینَ آمَنُواْ اسْتَعِینُواْ بِالصَّبْرِ وَالصَّلاَةِ إِنَّ اللّهَ مَعَ الصَّابِرِینَ؛(1) ای مؤمنین در برابر حوادث سخت و دشوار زندگی از صبر و استقامت و نماز كمك بگیرید زیرا خدا با صابران است».
رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود: و تنها چیزی كه از آن امید فرج و نجات در برابر مشكلات است صبر است؛ بِالصَّبْرِیتَوَقَّعُ الفَرَجَ».(2)
این است كه در قرآن كریم حدود هفتاد مورد از صبر سخن به میان آمده و مورد تأكید قرار گرفته است. بنابراین، به عكس آنچه بعضی گمان می كنند، صبر به معنای تحمل بدبختی ها و تن دادن به حوادث ناگوار، و تسلیم در برابر آنها نیست؛ بلكه صبر به معنای پایداری، استقامت و وسیله ای برای پیروزی و غلبه بر مشكلات است.
2. صلوات (نماز)
در بین عبادات هیچ عبادتی مانند نماز نیست. نماز بهترین وسیله برای ارتباط انسان با خدای متعال است و به خاطر توجه دادن نفس انسان به خدای قادر مطلق و حكیم علی الاطلاق، مصائب و مشكلات را از یاد او برده و باعث آرامش او می شود؛ لذا در قرآن كریم به مؤمنین دستور استعانت و كمك جستن از نماز داده شده است: «یا أَیهَا الَّذِینَ آمَنُواْ اسْتَعِینُواْ بِالصَّبْرِ وَالصَّلاَةِ» (3) از سوی دیگر گناه و منكرات از عوامل استرس زا و مشكل آفرین است و نماز مانع از گناه و در نتیجه وسیله ای برای آرامش است «انَّ الصَّلَاةَ تَنْهَی عَنِ الْفَحْشَاء وَالْمُنكرِ» (4) طبیعت نماز از آن جا كه انسان را به یاد نیرومندترین عامل بازدارنده یعنی اعتقاد به مبدأ و معاد می اندازد، اثر بازدارندگی از فحشا و منكرات دارد.
در اهمیت دعا همین بس كه قرآن كریم از زبان خدا می فرماید: ای پیامبر! به بندگانم بگو اگر نبود دعای شما، پروردگارم اعتنایی به شما نمی كرد: «قُلْ مَا یعْبَأُ بِكمْ رَبِّی لَوْلَا دُعَاوءُكمْ». (5) به قول استاد حسن زاده آملی: دل بی دعا بها ندارد و دلی بی بها، بها ندارد: «قُل مَا یعبأُ ُبِكم رَبِّی لَولاَ دَعَائُكم»(6) نخستین چیزی كه توجه بشر را در راه مبارزه با بیماری ها، به خود جلب كرده و می كند، بهره گیری از دو روش مادی و معنوی است كه امروزه نیز در اكثر نقاط جهان از این دو روش، كم و بیش استفاده می شود. منظور از راه و روش مادی، استفاده از داروها، درخواست كمك از طبیبان و بهره گیری از تمامی روش هایی است كه به نوعی در بهبود سلامت انسان موءثرند كه گیاه درمانی نمونه بارز آن است. منظور از راه و روش معنوی، همان دعا، نیایش، توسل و درخواست از خدای بزرگ است.
4. قرآن و بهره گیری از آن
با مراجعه به آیات و روایات روشن می گردد كه قرآن نسخه شفابخش خدای سبحان برای بیماران روانی است. قرآن شفای دردهایی است كه چه بسا از محدوده ناهنجاری های شناخته شده روان شناسی خارج است، یعنی ممكن است فردی از نظر روان شناسی دارای شخصیت متعادلی باشد؛ ولی در فرهنگ قرآن بیمار به حساب آید و قرآن دارویی برای شفای بیماری او باشد. قرآن كریم خود را در آیات متعدد «شفا» معرفی كرده است. منظور از شفا، شفا از بیماری های روان و قلب است. بیماری هایی از قبیل: كفر، شرك، نفاق، بخل، حسد، كینه و .... یعنی قرآن درمان و شفای آلودگی های معنوی و روانی است «یا أَیهَا النَّاسُ قَدْ جَاءتْكم مَّوْعِظَةٌ مِّن رَّبِّكمْ وَشِفَاء لِّمَا فِی الصُّدُورِ؛ (7) ای مردم! اندرزی از سوی پروردگارتان برای شما آمده است، و درمانی برای آنچه كه در سینه هاست (درمانی برای بیماری دل های شماست)».
و آیه دیگر «وَ نُنَزِّلُ مِنَ الْقُرْآنِ مَا هُوَ شِفَاء وَ رَحْمَةٌ لِّلْمُومِنِینَ؛ (8) و از قرآن آنچه شفا و رحمت است برای مؤمنان، نازل می كنیم». و «قُلْ هُوَ لِلَّذِینَ آمَنُوا هُدًی وَشِفَاء؛ (9) بگو این كتاب برای كسانی كه ایمان آورده اند رهنمود و درمان است». امام علی علیه السلام در كلمات خود به جنبه شفا بخشی قرآن اشارات زیادی دارد كه به برخی از آنها اشاره می شود:
«... فَاسْتََشْفُوهُ مِنْ اَدْوَائِكم وَ اسْتَعینُوا بِهِ علی لَأْوَائِكم فاِنَّ فیهِ شِفاءً مِنْ أكبَرِ الدَّاء وَ هُوَ الْكفرُ و النِّفاقُ و الغی وَ الضَّلالُ فَاسْأَلُوا اللَّهَ بِهِ وَ توَجَّهوُا اِلَیهِ بِحُبِّهِ؛ (10) از قرآن برای بیماری های خود شفا بطلبید و برای پیروزی بر شداید و مشكلات از آن، استعانت جویید؛ زیرا در قرآن شفای بزرگ ترین بیماری ها یعنی كفر، نفاق، گمراهی و ضلالت است، پس آنچه می خواهید به وسیله قرآن از خدا بخواهید و با دوستی قرآن به سوی خداوند توجه كنید».
امام علی علیه السلام در این رابطه چنین می فرماید:
«شَفاءً لا تُخشی أسْقامُهُ؛ (11) قرآن داروی شفابخشی است كه هیچ بیماری از آن برنمی خیزد».
خداوندا! ما را از جمله كسانی قرارده كه از قرآن شفا یافته و به طور كامل بهره مند گردیده است.
5. تقوی
قرآن كریم از جمله آثار تقوی را خروج از مشكلات معرفی می كند، و یا كسانی كه در گذران زندگی برای به دست آوردن لقمه نانی، گرفتار فقر و بدبختی اند و از این طریق مبتلا به ناراحتی و اضطراب اند، قرآن كریم یكی از آثار تقوی را روزی از طریق غیرمتعارف می داند. البته این معنایش این نیست كه مردم از كسب و كار دست بردارند و برای به دست آوردن روزی شان به تقوی روی آورند. كسب و كار از یك سو و خیر و بركت در اثر تقوی از سوی دیگر لازم است: «وَ مَنْ یتَّقِ اللَّهَ یجْعَلْ لَهُ مَخْرَجاً وَ یرْزُقْهُ مِنْ حیثُ لا یحْتَسِبْ؛ (12) و هر كس تقوای الهی پیشه كند خداوند راه نجاتی برای او فراهم كند، و او را از جایی كه گمان ندارد روزی می دهد». یقیناً مسایل مربوط به معیشت و زندگی گاهی سبب گرفتاری و نگرانی است كه تقوی آن را بر طرف می سازد. پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود:
«إنِّی لَأَعْلَمُ آیةً لَوْ اَخَذَ بهِ النّاَس لَكفَتْهُمْ و مَن یتَّق اللَّه یجْعَلْ لَهُ مَخْرَجاً... فما زالَ یقوُلُهَا وَ یعیدُها؛ (13) من آیه ای را می شناسم كه اگر تمام انسان ها دست به دامن آن زنند برای حل مشكلات آنها كافی است. پس آیه «من یتق اللّه را تلاوت فرمود و بارها آن را تكرار كرد».
لازم به ذكر است كه تقوی برای بیماری های روانی انسان هم جنبه بهداشتی و پیش گیری دارد و هم جنبه درمانی.
6. توكل به خدا
منظور از توكل به خدا این است كه انسان تلاش گر كار خد را به او واگذارد و حل مشكلات خویش را از او بخواهد. خدایی كه از تمام نیازهای او آگاه است، خدایی كه نسبت به او رحیم و مهربان است، خدایی كه قدرت حل هر مشكلی را دارد.
لذا رسول خدا صلی الله علیه و آله در شب معراج از خدای سبحان سؤال كرد: پروردگارا! «اَی الاعمالِ اَفْضلُ؟ كدام اعمال برتر است؟ فرمود: «لیسَ شَیءٌ عندِی اَفضَلُ مِنَ التوَكلِ عَلی و الرِّضا بِمَا قََسَمْتُ؛ (14) چیزی در نزد من افضل و برتر از توكل بر من و خشنودی به آن چه قسمت كرده ام نیست». بدیهی است توكل به این معنی همیشه توأم با جهاد و تلاش و كوشش است نه تنبلی و فرار از مسوءولیت ها. این نوع توكل است كه قرآن كریم می فرماید: «وَمَن یتَوَكلْ عَلَی اللَّهِ فَهُوَ حَسْبُهُ؛ (15) هر كس بر خدا توكل كند كفایت امرش را می كند». حاصل آن كه یكی از عوامل درمان بیماری روانی توكل به خداست.
توجه به آمرزش خداوند و بخشش او؛ یعنی تمامی گناهان قابل آمرزش هستند. تنها وسیله و بهانه ای می خواهد كه یكی از آن وسایل توبه است: «وَأَنِیبُوا إِلَی رَبِّكمْ وَأَسْلِمُوا لَهُ مِن قَبْلِ أَن یأْتِیكمُ الْعَذَابُ ثُمَّ لَا تُنصَرُونَ؛ (16) به درگاه پروردگارتان باز گردید و در برابر او تسلیم شوید، پیش از آن كه عذاب به سراغ تان آید، سپس از سوی هیچ كس یاری نشوید». توجه به آثار توبه و استغفار؛ هر كس بسیار استغفار كند برای او از هر اندوهی گشایشی و از هر تنگنایی راه نجاتی قرار می دهد.
8. توسل به اولیاء دین
توسل به اولیای الهی مانند پیامبران و اوصیای گرامشان یقیناً مایه امن و آرامش روان است؛ زیرا علاوه بر این كه به تجربه ثابت شده كه بسیاری از مشكلات و بیماری های جسمی و روانی با توسل حل و برطرف شده، در قرآن كریم و روایات اهل بیت نیز به آن دستور اكید داده شده است. به عنوان نمونه آیه شریفه: «یا أَیهَا الَّذِینَ آمَنُواْ اتَّقُواْ اللّهَ وَابْتَغُواْ إِلَیهِ الْوَسِیلَةَ؛ (17) ای كسانی كه ایمان آورده اید، پرهیزكاری پیشه كنید و وسیله ای برای تقرب به خدا انتخاب نمایید».
وسیله دراصل به معنای تقرب جستن و یا چیزی است كه باعث تقرب به دیگری از روی علاقه و رغبت می شود، می باشد (18) بنابراین وسیله در آیه فوق معنای وسیعی دارد و شامل هر كار و هر چیزی كه باعث تقرب انسان به خدا می شود. مهم ترین آنها ایمان به خدا و پیامبر، جهاد در راه خدا، عبادات، زیارت خانه خدا، صله رحم، انفاق در راه خدا هم چنین هر كار خیر و پسندیده می باشد.(19) و هم چنین شفاعت پیامبران، امامان و بندگان صالح خدا كه طبق صریح قرآن باعث تقرب به خداست، در مفهوم وسیع توسل داخل است.
لازم به تذكر است كه عوامل درمان منحصر به این هشت امر نیست؛ بلكه امور دیگری از قبیل: دعا و اذكار خاص به ویژه ذكر یونسیه، فرو بردن خشم، خواندن سوره «الم نشرح» به مدت 27 روز، صبح و شب، ذكر خدا، توجه به رحمت و قدرت لایزال خداوند، توسل به امام زمان بالخصوص كه امروزه وسیله امن وا مان اهل زمین است و ده ها عامل دیگر را می توان نام برد.
«اللَّهمَّ وفِّقنا لمَا تحبُّ و ترضی»
منبع:تبیان
روز 12 اردیبهشت در تقویم جمهوری اسلامی ایران، روز معلم نامگذاری شده است.پس از پیروزی انقلاباسلامی و شهادت استاد مرتضی مطهری در روز 12 اردیبهشت ماه سال 1358 توسط گروه فرقان، این روز به عنوان روز معلم نامگذاری شد. استاد مطهری در روشنگری اقشار باسواد به ویژه قشر فرهنگی جامعه قدمهای اساسی برداشته بود و آثار عمیق شهید در احیای فکر دینی اصیل و بی پیرایه و منطبق با نیاز روز جامعه در حال گذار ما بسیار مؤثر بوده است. نقش کلیدی معلمان به عنوان مجریان آموزش عمومی و الگوهای اولیه دانش آموزان بسیار مهم جلوه میکند. چرا که معلمان جامعه، انسان سازان نسل بعدیاند، لذا نقش آنان به گفته حضرت امام خمینی (ره) همچون نقش انبیا است برای مردم. از سوی یونسکو، نهاد فرهنگی سازمان ملل متحد، 5 اکتبر روز جهانی معلم نامگذاری شده است.بیش از 100 کشور جهان، از جمله ایران، در جریان تصمیمگیری برای نامگذاری روز جهانی معلم حضور داشته و هدف از آن توجه بیشتر نسبت به وضعیت معاش معلمان و کیفیت تدریس است. همه ساله و در چنین روزی در کشورهای مختلف جهان از مقام و نقش معلمان در جامعه تجلیل میشود.جوامع پیشرفته جهان اهمیت آموزش عمومی را به عنوان یکی از مهمترین و شاید تنهاترین عامل توسعه اجتماعی دریافتهاند و سرمایه گذاریهای عظیم و درازمدتی را روی آن انجام دادهاند.
هنگامی که غمگین و بیحوصله هستید، جذب انرژی مثبت محیط کار سختی به نظر میرسد ولی اگر باور داشته باشید که شادی و غم زاییده شرایط محیطی اطراف ما نیست بلکه حاصل انتخاب ماست آن وقت انتخاب شاد بودن و شاد زیستن برای ما آسان و سهل میشود.
اگر بخواهیم زندگی شادی را داشته باشیم میتوانیم با راهکارهای زیر به آن برسیم فقط باید بدانیم که شاد زیستن سهل است.
راهکار اول: روز خود را با دعا و شکرگذاری شروع کنید
زمانی که دعا کردن را شروع میکنید، در واقع به سوی خدا گام برمیدارید و کلید مشکلات شما شروع به باز شدن میکند. دعا و شکرگزاری ما را در زمان حال نگه میدارد و همین حضور در لحظه، روحیه و حال مثبت در وجود ما ایجاد کرده و میزان انرژی ارتعاشی مثبت را چند برابرمیکند که سبب آرامش کل بدن میشود.
راهکار دوم: همان طور با مردم رفتار کنید که مایلید با شما رفتار کنند
C شما وقتی روز خود را با دلخوری آغاز میکنید، تمام روز شما تباه میشود وقتی به این بیندیشیم که دیگران هم مانند ما از ارزش وجودی برخوردار هستند، دیگر مایل نیستیم در مقابل آنها جبههگیری کرده و احساسات منفی را نثارشان کنیم. توجه داشته باشید که رفتار آگاهانه ما سبب میشود انرژی مثبت اطرافیان را به سوی خود جذب کرده و باتری وجودمان را با انرژی مثبت آنها شارژ کنیم.
راهکار سوم: در هر وضعیتی به جنبه مثبت آن نگاه کنید
این روانشناس عنوان کرد: توجه کنید که جنبه مثبت و منفی دیدن هر چیز به برداشت ذهنی ما برگردد. در اصل هر وضعیتی از زندگی سراسر فیض و عظمت الهی را به تصویر میکشد و حقیقت واحدی را آشکار میکند در همه چی و همه کس روح الهی نهفته است وقتی با این دیدگاه به زندگی بنگرید خیر و برکت الهی از کائنات به سوی شما سرازیر میشود.
راهکار چهارم: از جبههگیری اوضاع و شرایط زندگی دست بردارید
زندگی جاری و روان است و ذات آن تحول و دگرگونی است. هر چه قدر در برابر زندگی جبههگیری کنید بیشتر رنج خواهید برد. هر وقت که بخواهید اوضاع و شرایط زندگی را مرتب و کنترل کنید، حالت اضطراب و فشار عصبی به شما دست میدهد که همین امر سبب تولید انرژی منفی میشود. این گونه تصور کنید که زندگی هم چون رودخانهای پرجوش و خروش است آیا فایدهای دارد که با آن دست به گریبان شوید؟
راهکار پنجم: زندگی پر از صلح و صفا را تجسم کنید
اگر ذهن ما به افکار منفی عادت کرده باشد، لازم است آگاهانه این عادت را ترک کرده تا انرژی مثبت جذب ما شود. هوشیار باشید و نگذارید تصاویر هولناک ناشی از تفکر منفی وارد ذهن ما شوند. به جای تصاویر منفی، جریان آرامی از زندگی را تجسم کنید، این تغییر نگرشی ذهنی سبب جذب انرژی مثبت شده و ما به مبهوت میکند.
راهکار ششم: نگران آینده نباشد
وقتی شما نهایت تلاش خود را کردهاید پس هر آنچه که قرار است رخ دهد، عملی میشود و شما کاری از دست شما برنمیآید. در اصل هرآنچه را که شما از بابت آن نگران هستید در اکثر مواقع روی نمیدهد. پس چرا انرژی خود را با نگرانی هدر میدهید؟ هر نوع نگرانی سبب میشود که درون شما پر از انرژی منفی شده که سلامتی شما را به خطر میاندازد، کافی است عاقلانه برنامهریزی کنید و به خداوند توکل داشته باشید.
راهکار هفتم: از دلخوری دست بردارید
گذشته، گذشته است و جزو خاطرات ما میشود. ما نباید به گذشته فکر کنیم. به هر حال اگر خاطرات ناخوشایند گذشته را در ذهنمان جا میدهیم، مطمئنا دلخور خواهیم شد. پس با عفو و بخشیدن میتوانیم کلی انرژی مثبت جذب کنیم.
راهکار هشتم: اوقاتی را در طبیعت سپری کنید
اگر مایلید که انرژی مثبت جذب کنید سری به طبیعت بزنید، به پارک رفته و به گلها و درختان بنگرید که چگونه با وزش بادتکان میخورند و چگونه آرامش و صفا را از وجودشان منعکس کرده و انرژی مثبت را به شما منتقل میکنند.
راهکار نهم: در مقابل دیگران جبهه نگیرید
هنگام معاشرت با دیگران سعی کنید که حضور آگاهانه داشته باشید. اجازه دهیدکه دیگران حرف خودشان را بزنند و عقاید خود را ابراز کنند. دست از جبههگیری بردارید تا مردم جذب طبیعت آرام شما شوند و انرژی مثبت شما به آنها هم شاطع شود.
راهکار دهم: در وجود خودآگاهی پذیرش انرژی مثبت را ایجاد کنید
برای آنکه آمادگی پذیرش انرژی مثبت را داشته باشید چشمهای خود را ببندید و سعی کنید از درون جسم، خود را احساس کنید با این سبکی که در وجودتان ایجاد میشود سبب جذب انرژی مثبت و بیرون راندن انرژی منفی میشود.
گفتنی است؛ با به کار گیری روشهای ذکر شده میتوانیم انرژی جذب را جذب خود کرده، همچنین با هوشیاری و توجه به زمان حال و فارغ از زمان گذشته، با آرامش، انرژی مثبت جذب شده را به افراد دیگر انتقال دهد.
امّا انرژیزایی تنها خاصیتی که در موز وجود دارد، نیست. این میوه میتواند در پیشگیری یا غلبه بر تعدادی از بیماریها از جمله افسردگی موثر باشد.
بر طبق تحقیقات به عمل آمده توسط MIND (انجمن ملی سلامت روانی آمریکا) بر روی افرادی که دچار افسردگی بودند، بسیاری از آنان پس از خوردن یک موز، احساس خیلی بهتری پیدا کردهاند. دلیل این امر آن است که موز حاوی «تریپتوفان»، نوعی پروتئین است که بدن آن را به «سروتونین» تبدیل میکند و سروتونین نیز به نوبه خود، باعث آرامش و احساس خوشی بیشتر در انسان می گردد.
علاوه بر افسردگی، موز در موارد زیر نیز خواص قابل توجهی دارد:
استرس:
پتاسیم یک ماده معدنی ضروری برای بدن است که به طبیعی کردن ضربان قلب، اکسیژن رسانی به مغز و تنظیم تعادل سطح مایعات بدن کمک میکند. هنگامی که با استرس مواجه میشویم، سوخت و ساز بدنمان افزایش مییابد و در نتیجه، سطح پتاسیم بدنمان کاهش پیدا میکند. موز با مقدار زیاد پتاسیمی که دارد میتواند این تعادل را دوباره برقرار سازد.
سیستم اعصاب:
موز دارای مقدار زیادی ویتامین B است که باعث آرامش سیستم اعصاب میگردد.
عوارض پیش از قاعدگی:
ویتامین B6 موجود در موز، سطح گلوکز خون را تنظیم میکند و این امر، تأثیر مثبتی در بهبود حال فرد دارد.
کم خونی:
موز به دلیل مقدار زیاد آهنی که دارد، محرّک تولید هموگلوبین در خون میگردد و در نتیجه، در موارد کم خونی بسیار موثر است.
فشار خون:
این میوه منحصر به فرد گرمسیری، مقدار زیادی پتاسیم و در عین حال، مقدار کمی نمک دارد و در نتیجه، ابزار موثری برای مقابله با فشار خون بالاست. به همین دلیل است که FDA (سازمان غذا و داروی آمریکا) به تازگی به تولیدکنندگان موز اجازه داده است که به طور رسمی در مورد قابلیت موز در کاهش ریسک ابتلا به فشار خون و سکته مغزی تبلیغ کنند.
توان مغزی:
آزمایشی بر روی ۲۰۰ دانشآموز مدرسه تیکنهام در انگلستان صورت گرفته و در دوران امتحانات به آنها یک موز همراه صبحانه، یک موز در ساعت ۱۰ و یک موز همراه ناهار برای افزایش توان مغزی آنها داده شد. نتایج تحقیق نشان داد که این میوه سرشار از پتاسیم، دانشآموزان را هوشیارتر ساخته و به فرایند یادگیری آنها کمک کرده است.
یبوست:
موز با مقدار زیادی سلولز (فیبر) که دارد به تنظیم حالت عادی فعالیت روده کمک می کند و به حل مشکل بدون نیاز به ملین کمک میکند.
خُماری:
یکی از سریعترین روشهای رفع خماری و خمودگی، خوردن یک لیوان مخلوط شیر، موز و عسل است. موز معده را آرامش میبخشد و با کمک عسل، سطح قند خون را بالا میآورد و در همان حال، شیر نیز به تنظیم آب بدن کمک میکند.
سوزش معده:
موز دارای اثر آنتی اسید طبیعی در بدن است. بنابراین، خوردن موز باعث آرامش فعالیت معده میگردد.
نیش حشرات:
قسمت داخلی پوست موز را بر روی نیش حشرات بر روی پوستتان بمالید و اثر معجزهآسای آن را در رفع خارش و سوزش مشاهده کنید.
اضافه وزن ناشی از فشار کار:
مطالعات انجام شده در موسسه روانشناسی اطریش نشان داده است که فشارهای موجود در محیط کار، باعث مصرف مقدار زیادی خوراکیهای دم دستی نظیر شوکولات و چیپس میشود. پژوهشگران با بررسی پرونده ۵۰۰۰ بیمار بستری در بیمارستانها دریافتند که اکثر چاقیها در افرادی است که دارای کارهای پر استرس و پرفشار میباشند. این گزارش چنین نتیجهگیری میکند که برای جلوگیری از خوردن بیرویه، باید سطح قندخون توسط مصرف هر دو ساعت یکبار غذاهای سبکی که دارای کربوهیدرات زیاد هستند، کنترل و تثبیت گردد.
زخم معده:
موز به دلیل بافت نرمی که دارد به عنوان غذای رژیمی در اختلالات رودهای تجویز میگردد. موز تنها میوه خاصی است که میتواند در این گونه موارد خورده شود. موز همچنین اسید اضافی معده را به حال طبیعی در آورده و مانند یک آستر، جدار معده را پوشانده و باعث کاهش ناراحتی میگردد.
کنترل دما:
در بسیاری از فرهنگها، موز به عنوان یک میوه «سرد» در نظر گرفته میشود که میتواند دمای فیزیکی و نیز هیجانی زنان باردار را کاهش دهد. به عنوان مثال، در تایلند، زنان باردار برای اطمینان از این که بچههایشان با درجه حرارت پائینی به دنیا آیند موز میخورند.
اختلالات فصلی ( SAD ):
موز میتواند به افرادی که دچار اختلالات فصلی (تغییر فصل) هستند کمک کند زیرا دارای «تریپتوفان» است که به طور طبیعی باعث بهبود حال میگردد.
ترک سیگار:
موز میتواند به کسانی که در تلاش برای ترک سیگارند کمک کند. ویتامین B6 و B12 ، پتاسیم و منیزیم موجود در موز به بدن در رهایی از اثرات کنار گذاشتن نیکوتین کمک می کند.
سکته مغزی:
بنا بر تحقیقات منتشر شده در «مجله پزشکی نیوانگلند»، خوردن موز به عنوان بخشی از یک رژیم غذایی به طور مرتب، خطر مرگ در اثر سکته مغزی را تا ۴۰٪ کاهش میدهد.
زگیل:
کسانی که به مصرف داروهای طبیعی اعتقاد دارند برای از بین بردن زگیل، پوست موز را از طرف داخل بر روی آن قرار میدهند و آن را با دقت با یک نوار چسب میبندند تا پوست تکان بخورد!
بنابراین، موز یک شفابخش طبیعی برای بسیاری از بیماریهاست. موز در مقایسه با سیب، چهار برابر پروتئین بیشتر، دو برابر کربوهیدرات، سه برابر فسفر، پنج برابر ویتامین A و آهن، و دو برابر از سایر ویتامینها و مواد معدنی دارد. از نظر پتاسیم نیز بسیار غنی است و شاید وقت آن است که جمله معروف «خوردن یک سیب در روز، دکتر را از شما دور میکند» به «خوردن یک موز در روز» تغییر داده شود.
معمولا اختلال شخصیت نمایشی با هیجان پذیری شدید و رفتارهای افراطی مشخص می شود. افراد با شخصیت نمایشی همیشه تمایل دارند در کانون توجه قرار گیرند و تنها فرد مورد توجه در جمع باشند و وقتی چنین نباشد احساس نگرانی می کنند. معمولا یکی از کارهایی که این افراد برای جلب توجه انجام می دهد رفتارهای اغواکننده و تحریک کننده است.
این افراد بسیار خودنمایی می کنند و همچنین به طرز نامناسبی رفتار می کنند، اغلب فوق العاده هیجانی یا پرزرق و برق هستند به نحوی که تقریبا غیرممکن است به آنها توجه نداشت. برای این افراد جذابیت ظاهری بسیار اهمیت دارد، به طوری که اغلب پوشش افراد نمایشی طوری است که همه نگاه ها را به خود جلب می کنند، چون می خواهند مورد توجه باشند. آنها کشته و مرده تعریف و تمجید هستند به طوری که با هر اظهارنظر غیردلخواهی بسیار آزرده می شوند.
بسیار واکنشی عمل می کنند و آماده قشقرق به پا کردن هستند.
توجه دیگران چیزی است که آنها بدون آن نمی توانند زندگی کنند و مانند دارو به آن احتیاج دارند، با جلب توجه کردن نه تنها می توانند روابط بین فردی خوبی برقرار کنند، بلکه از ارزشمند بودن خودشان نیز مطمئن می شوند و اگر توجهات کم شود، احساس ناراحتی می کنند و دوباره خود را در صحنه نمایش قرار می دهند. شخصیت های نمایشی معمولا ساعت های زیادی را صرف می کنند تا برای جلب توجه، راه های خلاقانه ای پیدا کنند، برای جلب توجه بیشتر از رفتارهای اغواگرایانه ای استفاده می کنند، این رفتارها بدون شک به جلب توجه منجر می شود و تحسین و تائید دیگران را به همراه می آورد.
احساس صمیمیت سریع با دیگران و پیشروی در آن از ویژگی های یک شخصیت نمایشی به شمار می رود. همچنین آنها دوست دارند به دیگران نشان دهند با افراد مشهوری در ارتباط هستند.
البته این نیز از دیگر شیوه های آنها به منظور جلب توجه است. درواقع می توان گفت از نظر آنها رابطه ابزاری است که آنها توجه مورد نیاز خود را از محیط دریافت می کنند و شخصیت های نمایشی در صحنه های تئاتر و سینما بسیار خوب عمل می کنند و آنها در زندگی واقعی نیز بازیگران خوبی هستند.
هنرپیشگی، وکالت، سیاستمدار یا کارهای مربوط به رسانه های جمعی ازجمله شغل های مورد علاقه افراد نمایشی است، زیرا احساس می کنند در این مشاغل می توانند در برابر عده زیادی روی صحنه بیایند. شخصیت های نمایشی در زنان و مردان متفاوتند. رفتار مردان نمایشی همانند زنان این گروه نیست.
آنان رفتارهای فریبنده خود را به صورت دیگری نشان می دهند، مثلا سعی می کنند اعتماد به نفس خود را به رخ دیگران بکشند یا بیانات عاشقانه ای را ابراز کنند، اما در کل خواسته شان درباره این که مورد توجه باشند کمتر از یک خانم نیست و ظاهر، لباس ها و بازی های چهره ای و رفتارهایش را آگاهانه به کار می گیرند تا توجه دیگران را به خود جلب کنند. آنان ممکن است لباس هایی تن کنند که بدن آنها را به نمایش گذاشته یا از شوخی های نابجا برای جلب توجه استفاده کنند.
شخصیت نمایشی چگونه شکل می گیرد؟
معمولا افراد نمایشی در خانواده هایی بزرگ می شوند که شیوه های تربیتی متضادی در آن وجود داشته است، آنان اغلب در کودکی مورد بی اعتنایی پدر و مادر قرار می گرفتند و به احتمال زیاد بخصوص از طرف مادر مورد بی مهری و بی توجهی قرار داشته اند، بنابراین تنها در صورتی که رفتاری نمایشی از خود نشان می دادند مورد توجه قرار می گرفتند، پس یاد گرفتند چگونه از طریق رفتارهای نمایشی توجه و محبت دیگران را به خود جلب کنند. برخی از افراد نمایشی هم در دوران کودکی یاد گرفتند از رفتارهای نمایشی پدر و مادرشان که بشدت به دنبال جلب توجه بوده اند، الگوبرداری کنند.
معمولا شخصیت های نمایشی گروه های متفاوتی دارند؛
شخصیت نمایشی کودک: این افراد وابستگی قوی به دیگران دارند و از طریق رفتارهای گول زننده یا اغراق آمیز مانند گریه کردن شدید و غش کردن به صورت بچگانه، دیگران را به سمت خود می کشند. هر چقدر فرد از نظر روانی نابالغ تر باشد ویژگی های اختلال شخصیت نمایشی کودک در او شدیدتر است. هیجان های این افراد بسرعت تغییر می کند و براحتی از عشق های شدید و پرشور به خشم و احساس گناه می رسند. زمانی هم که شخصیت با آنها مخالفت می کند، سریعا کج خلق می شوند و نظرشان را درباره آن فرد تغییر می دهند.
شخصیت نمایشی سرزنده: این شخصیت ها افرادی گرم، صمیمی و زنده دل هستند. در روابط بین فردی خونگرم، مهربان و خوشبین هستند، به تحریک و هیجان نیاز دارند و حرکاتشان سریع، با روح و بانشاط است. به هر جایی وارد می شوند با سرحالی می آیند و با سرحالی می روند. معمولا افراد بهنجاری به نظر می آیند، گاهی اهداف و پروژه های مهمی نیز در سر دارند و براحتی دیگران را نیز متقاعد می کنند، اما بعد از مدتی بدون کامل کردن حتی یکی از این قول ها حرف هایشان را زیر پا گذاشته و با دست خالی و روابط پریشان باز می گردند.
شخصیت نمایشی موافق: مهم ترین موضوع زندگی این افراد آن است که دیگران را دوست داشته باشند و برای رسیدن به این هدف، دیگران را تحسین و چاپلوسی آنان را می کنند. درواقع به طرف مقابل این احساس را می دهند که حاضرند برای او هر کاری بکنند و اگر احساس کنند دیگران نسبت به آنان بی اهمیت هستند، سعی می کنند نظر دیگران را نسبت به خود مثبت کنند. اغلب مصالحه طلب و مهربان بوده، عصبانیت های خود را نشان نمی دهند و خشم و خشونت خود را پشت یک چهره خوب و مهربان پنهان می کنند.
شخصیت نمایشی تئاتری: این افراد خود و نفسشان را مانند کالا در موقعیت های مختلف اجتماعی می خرند و می فروشند و برای این که میزان جاذبه و جلب توجه خود را به حداکثر برسانند به صورت مصنوعی رفتار می کنند. معمولا انگیزه های دیگران را می خوانند و با جذابیت و حتی اغواگری آنها را جذب خود می کنند. زنان دارای شخصیت نمایشی تئاتری معمولا از لباس ها و جواهراتی استفاده می کنند که جذابیت جنسی آنان را افزایش می دهد و مردانشان معمولا ورزش هایی مثل بدنسازی انجام می دهند و طوری عمل می کنند که در نظر دیگران افرادی قدرتمند به نظر می آیند.
شخصیت نمایشی به عنوان دوست یا همسر: رابطه عاطفی با یک فرد نمایشی با چالش های زیادی مواجه است. از یک سو شما مثلا به عنوان همسر این فرد با کسی در ارتباط هستید که به شما وابسته است و از طرفی همین فرد همیشه به دنبال آن است که تمجید و تحسین دیگران را برانگیزد. داشتن رابطه عاطفی با افراد نمایشی به معنای آن است که شما باید دائم انرژی زیادی را در راه برآورده ساختن نیازهای وی صرف کنید. چنین شخصیتی، کوچک ترین بی توجهی به خودش را عذابی الیم تلقی می کند. این افراد در مهمانی ها به طور چشمگیری نمایشی و توجه برانگیز رفتار می کند و این سبب می شود شما گاهی به عنوان همسر یا همراه دچار شرمندگی و خجالت شوید.ميگنا دات آر، آنان قادر به ایجاد و حفظ یک رابطه عمیق و معنی دار نیستند و به عنوان شخصیت دمدمی مزاج در روابط عاطفی شناخته می شوند. یکی دیگر از جنبه های این شخصیت عدم ارتباط یا روابط کم او با افراد همجنسش است. از طرف دیگر اغلب دوستان وی از جنس مخالف وی هستند و به همین دلیل هم اگر به عنوان دوست یا همسر روی او حساب کرده باشید، مطمئنا خیلی زود پشیمان خواهید شد.
در برخورد با شخصیت های نمایشی کارهای زیر را انجام ندهید
او را مسخره نکنید: شخصیت های نمایشی اغلب خنده دار به نظر می رسند و باعث تمسخر اطرافیانشان می شوند. اشتیاق آشکاری که این افراد برای جلب توجه دارند در ما نیز وجود دارد، تنها تفاوت این است که این اشتیاق به طور ماهرانه ای در ما مخفی نگه داشته می شود. افراد نمایشی نسبت به تمسخر دیگران حساسیت بیشتری نشان می دهند و ممکن است موجب شود او با تمام توان خود به طرق مختلف مانند انجام کارهایی چون گریه کردن، توجه دیگران را به خود جلب کند.
اجازه ندهید شما را زیاد نرم کند: معمولا شخصیت های نمایشی با عاطفی بودن و رفتارهای کودکانه خود بسرعت موفق می شوند شما را تحت تاثیر قرار دهند. بنابراین اگر شما بخواهید فورا فاصله خود را با وی حفظ کنید، این خطر وجود دارد که تغییرات خلقی وی متوقف شود و از طریق رفتارهای متغیر خود شما را عصبانی کند، بنابراین در برخورد با این شخصیت با ملاحظه رفتار کنید.
توقعات واقعی از وی داشته باشید: اگر قصد ماندن با شخصیت نمایشی را دارید درباره تغییرات وی واقع بین باشید، چراکه او از همان ابتدای کودکی الگوی رفتاری خود را یاد گرفته و این الگوها در وی نهادینه شده است، همیشه توقع آشفتگی رفتاری را در او داشته باشید، در غیر این صورت از رابطه با وی بیرون بیایید.
در برخورد با شخصیت نمایشی:
- تلاش نکنید جهان بینی او را عوض کنید.
- تصور نکنید رفتارهای وی مربوط به سوء نیت وی است.
- بپذیرید تغییر در این شخصیت ها بتدریج اتفاق می افتد.
- وی را موعظه نکنید.
- درک کنید چه ترس ها و چه عقایدی مبنای رفتارهای مشکل زای اوست.
- یک تغییر نسبی و غیرکامل را از طرف او بپذیرید.
- اجازه ندهید شخصیت های نمایشی شما را به بازی بگیرد.
- به او نشان دهید مرزبندی شما در کجا قرار دارد.
کسی که تحقیر می شود نسبت به خود احساس بسیار بدی پیدا می کند. به او بی احترامی شده و قدر و منزلت او را مورد تردید قرار داده اند. گاهی چنان احساس حماقت و شرمندگی می کند و غرورش را از دست می دهد که ممکن است رفتاری حقارت بار در پیش بگیرد. در واقع با بی انصافی تمام و به زور، او را در موقعیتی بی ارزش قرار داده اند. او خود را نزد دیگران کم اهمیت می داند و همیشه دست پایین می گیرد. البته برخی افراد به سبب تواضع و فروتنی جلوی دیگران سر به زیر هستند، اما احساس حقارت کردن مقوله ای دیگر است. در واقع تواضع، نوعی قدرت است. فرد فروتن بدون این که خود را کوچک و کم اهمیت بداند محدودیت هایش را می پذیرد و هرگز احساس بی ارزشی نمی کند.
تواضع موجب می شود شخص مجبور نباشد مدام خود را توجیه کند و به خود اجازه می دهد از خطاهایش درس بگیرد و هرگز گرفتار خودخواهی نمی شود. اما تحقیر رخدادی است که در آن فرد در رابطه ای با قدرتی نابرابر و در موقعیتی پایین تر قرار دارد و مدام به ناروا به او توهین می شود. احساس حقارت، اغلب دردناک است و تا مدتی طولانی در خاطره ها باقی می ماند. فرد تحقیر شده دچار خشم و غضب و انتقامجویی می شود.
ممکن است دست به اقداماتی مجرمانه بزند تا ثابت کند به اندازه کافی قوی است و اگر هم توانایی ابراز وجود نداشته باشد و به دنبال انتقامجویی هم نباشد و درعین حال نتواند احساس بد نسبت به خود را کنترل کند، دچار اضطراب و عذاب ناشی از آن می شود که زندگی را به کامش بسیار تلخ می کند.
انواع رفتارهای تحقیرآمیز
انسان ها با روش ها و رفتارهای متفاوت همنوع خود را تحقیر می کنند. از میان این رفتارها می توان به موارد زیر اشاره کرد:
در برابر سخنان دیگران سکوت کردن به گونه ای که به آنها بفهمانید حرف هایشان ارزش شنیدن ندارد یا آنها را مجبور کنید بی دلیل منتظرتان بمانند.
نپذیرفتن دیگران، ترک کردن و آنها را تنها گذاشتن
ارزش وجودی دیگران را انکار کردن
با دیگران همچون حیوانات یا اشیا رفتار کردن
در حق دیگران بی انصافی کردن
روی دیگران تسلط داشتن و کنترل آنها
تهدید و سوءاستفاده کردن: کلامی، فیزیکی یا حتی جنسی
کتک کاری و صدمه جسمی رساندن
تنزل رتبه و مسئولیت دادن، عنوان فردی را از او گرفتن و حتی خلع مقام کردن
خیانت کردن، گول زدن یا دروغ گفتن به فرد. به این ترتیب قصد دارید حماقت آن فرد را به او ثابت کنید. اما در حقیقت از اعتماد او سوءاستفاده کرده اید.
ریشخند کردن دیگران، دست انداختن و نگاه تحقیرآمیز به آنها
شوخی های بی مورد و نامناسب و قرار دادن دیگران در وضعیتی نامناسب
اتهام ناروا زدن
درجمع به فردی بی احترامی کردن و او را کوچک شمردن
فقر، بیکاری، بدهی، ورشکستگی، بی خانمانی، تنبیه و زندانی شدن از شرایط تحقیرآمیز است.
وابستگی بویژه به افراد ضعیف تر
دیگران را به انجام دادن کاری مجبور کردن
رفتاری خشونت آمیز با دیگران داشتن
گرفتن آزادی های فردی و تحت کنترل درآوردن دیگران
بد جلوه دادن ارزش ها، باورها، نژاد، جنسیت، ظاهر و شخصیت دیگران
ارزش وجودی دیگران را با معیارهای نامناسب و ناروا سنجیدن
غلبه بر احساس حقارت
افراد به روش های متفاوت با احساس حقارت و تحقیر شدن برخورد می کنند. رفتارهای خشونت آمیز یکی از واکنش هایی است که ممکن است از فرد تحقیر شده برخیزد. اما می توانید در چنین موقعیت هایی روش هایی به کار بندید و خودرا از صدمه و آسیب این نوع رفتارها حفظ کنید.
1ـ قبل از هرچیز بدانید که تنها نیستید.
اگر فکر می کنید شما تنها فرد روی این کره خاکی هستید که درحق او بی انصافی شده است، دوباره بیندیشید؛ زیرا بدون تردید می توانید افراد بسیاری را بیابید که در بحرانی مشابه شما قرارگرفته اند و حداقل یک بار در زندگی چنین حسی را تجربه کرده اند.
2ـ فرد تحقیرکننده را نادیده بگیرید.
این کار بسیار سخت است، اما یکی از موثرترین روش ها در برابر آسیب تحقیرشدن، نادیده گرفتن فرد تحقیر کننده و پاسخ او را ندادن است. حتی اگر از درون احساس خشم و غضب فراوان کردید، سعی کنید کلامی بر زبان نرانید و از محل بیرون بروید. این روش با نام کمتر سخن گفتن و آرامش بیشتر داشتن معروف شده است. مسلما هنگام رفتارهای تحقیرآمیز دیگران احساس می کنید هزار بار می میرید، اما اگر در لحظه واکنش نشان دهید ممکن است اطرافیان را نیز به گفتن جملاتی تحریک کنید که احساس تان را بدتر کند. بنابراین بهتر است چیزی نگویید و فرد تحقیرکننده را نادیده بگیرید.
3- رفتارهای تحقیرآمیز را به تفریح و شوخی تبدیل کنید.
این روش نیز بسیار نتیجه بخش است. شما می توانید با استفاده از ابزار شوخی و طنز شرایط بد تحقیرآمیز را کنترل کنید. بهترین کار، خنداندن اطرافیان است. مثلا می توانید جملات فرد تحقیرکننده علیه خود را با رفتارهای طنزآمیز به سوژه ای خنده دار تبدیل کنید. مثلا در برابر سخنانش با لحنی سخره آمیز بگویید ممنون از لطف تان! این برخورد نه تنها اطرافیان را به خنده وامی دارد حتی ممکن است فرد تحقیرکننده را هم به عقب رانده و از تنش بین تان تاحد زیادی بکاهد.
4ـ عصبانی نشوید.
بدترین کاری که می توانید در برابر رفتارهای تحقیرآمیز کنید، عصبانی شدن است. مسلما عصبانیت هیچ کمکی به شما نمی کند. در حقیقت روشی است که در نهایت شما را به بن بست می کشاند. البته اگر بتوانید پاسخی درست و محکم به فرد تحقیرکننده بدهید که او را سرجایش بنشاند واکنش خوبی است، اما اگر در برابر رفتارهای تحقیرآمیز واکنشی پر از خشم نداشته باشید بزرگ ترین لطف را به خودتان کرده اید. در کل به یاد داشته باشید وقتی کسی شما را تحقیر می کند درواقع خودش را تحقیر کرده است؛ چراکه در جمع، رفتار تحقیرآمیز با دیگران داشتن بسیار نامطبوع و ننگین است. بنابراین وقتی در چنین موقعیتی عصبانی نشوید و رفتاری موقر از خود نشان دهید به او سخت ترین درس زندگی اش را یاد می دهید.
5 ـ اصلا فکر نکنید.
این اشتباهی است که تقریبا همه انجام می دهند. انسان همیشه نسبت به این که دیگران در مورد او چه فکری می کنند، نگران است. البته فراموش کردن لحظات سخت تحقیر شدن بسیار مشکل است، اما غیرممکن نیست. هرچقدر به چنین رفتاری بیشتر فکر کنید نسبت به آن احساس بدتری خواهید داشت. بهترین روش این است که با سرگرم کردن خود با کارهایی که دوست دارید این نوع رفتارهای ناراحت کننده را فراموش کنید. البته مسلما این برخوردها کم اهمیت نیستند و بسیار عذاب دهنده اند، اما آنقدر هم شایسته توجه نیستند. حتی اگر کل روزتان را با فکر کردن به آن بگذرانید نه تنها نمی توانید از آسیبی که رسانده کم کنید، بلکه شدت آن را هم بیشتر می کنید. به آن توجه نکنید و به زندگی تان برسید.
6ـ مخفی نکنید.
اگر با شما رفتار تحقیرآمیز داشته اند، ممکن است تصمیم بگیرید آن را پنهان کنید. اما بدترین کار روبه رو نشدن با چنین شرایطی است. هرگز از چنین موقعیت هایی فرار نکنید، بلکه با آنها مقابله کنید و توانایی خود را به رخ بکشید.
7ـ گاهی اوقات رفتارهای تحقیرآمیز چنان عذاب دهنده است که نمی توانید از عهده آن برآیید و بشدت مضطرب و افسرده می شوید. در این گونه مواقع به جای گوشه ای نشستن و غمگین شدن و به طور کلی دست از زندگی شستن به دیدن مشاور یا حتی دوستان صمیمی که به آنها اعتماد دارید رفته و با همصحبتی آنها بر این احساس بدتان غلبه کنید.
خدا وجود ندارد( تا آخرش بخونین لطفا)
دانشجویی سر کلاس فلسفه نشسته بود. موضوع درس درباره خدا بود.
استاد پرسید: آیا در این کلاس کسی هست که صدای خدا را شنیده باشد؟
کسی پاسخ نداد.
استاد دوباره پرسید: آیا در این کلاس کسی هست که خدا را لمس کرده باشد؟
دوباره کسی پاسخ نداد.
استاد برای سومین بار پرسید: آیا در این کلاس کسی هست که خدا را دیده باشد؟
برای سومین بار هم کسی پاسخ نداد
استاد با قاطعیت گفت: با این وصف خدا وجود ندارد.
دانشجو به هیچ روی با استدلال استاد موافق نبود و اجازه خواست تا صحبت کند.
استاد پذیرفت. دانشجو از جایش برخواست و از همکلاسی هایش پرسید:
آیا در این کلاس کسی هست که صدای مغز استاد را شنیده باشد؟
همه سکوت کردند.
آیا در این کلاس کسی هست که مغز استاد را لمس کرده باشد؟
همچنان کسی چیزی نگفت
آیا در این کلاس کسی هست که مغز استاد را دیده باشد؟
وقتی برای سومین بار کسی پاسخی نداد،
دانشجو چنین نتیجه گیری کرد که استادشان مغز ندارد!
برخی از مواد غذایی دارای خاصیت تسکیندهنده و آرامبخش اعصاب دارند که با مصرف آنها میتوانید از اعصاب راحت و روانی سالم برخوردار شوید. پرهیز از خوردن اینگونه مواد به معنای رسیدن به آخر دنیا نیست، بلکه در عوض با خوردن مواد مفید و مغذی علاوه بر داشتن اندامی متناسب، از استرس و اضطراب به دور خواهید بود. آجیل از مغزها استفاده کنید کمبود سلنیوم در بدن باعث اضطراب، افسردگی و خستگی میشود. آجیل (مغزها) سرشار از سلنیوم هستند، لذا مصرف مقداری از انواع آن به طور روزانه برای کاهش اضطراب، مفید است. قارچ، ماهی تن و ماهی سالمون نیز حاوی مقادیر مناسبی از سلنیوم هستند. با این وجود، مصرف مغزها را فراموش نکنید. اسفناج مانند ملوان زبل غذا بخورید! منیزیم باعث آرامش اعصاب و عضلات میشود. همچنین بدن ما برای جلوگیری از فشارهای عصبی به منیزیم نیاز دارد، لذا کمبود آن منجر به تنشهای عصبی، گرفتگی عضلانی و خستگی میشود. اسفناج یک موتورخانه منیزیم است و به علاوه سرشار از ویتامینهای A، C و اسیدفولیک و کمی آهن است. سعی کنید روزانه یک پیمانه اسفناج تازه و خام یا نیم پیمانه اسفناج پخته بخورید، البته ماهی و تخم کدو حلوایی نیز جایگزینهای مناسبی برای اسفناج هستند. ریحان برای درمان از گیاهان کمک بگیرید ریحان منبع خوبی از منیزیم است که باعث آرامش اعصاب، شل شدن عضلات و راحتی رگهای خونی میشود. همچنین در ریحان خواص ضدباکتریایی و ضدالتهابی دیده شده که برای بهبود افراد مبتلا به ورم مفاصل (آرتریت روماتوئید) یا التهاب روده مفید است. با مصرف مشتی برگ ریحان به همراه غذا، علاوه بر مزهای دلپذیر، مقدار زیادی آهن، کلسیم، پتاسیم و ویتامین C نیز دریافت خواهید کرد. برای این که طعم و عطر ریحان از بین نرود، میتوان آن را در انتهای پخت به غذا اضافه کرد. گفتنی است که بادرنجبویه و بابونه هم از سبزیهای معروف در رفع استرس و کاهش اضطراب هستند. شکلات کاکائویی تلخهای مفید را فراموش نکنید تریپتوفان یک اسیدآمینهی ضروری برای بدن است که باعث ساخت سروتونین در مغز و در نتیجه تسکین و آرامش میشود. شکلات تلخ جدا از خواص آنتیاکسیدانی آن، سبب تقویت قلب میگردد، لذا به هنگام خرید شکلات دقت کنید تا میزان کاکائوی آن زیاد و شکرش کم باشد. جو از فواید جو بهره ببرید مجموعه کربوهیدراتهای موجود در بدن سبب افزایش جذب تریپتوفان و در پی آن ساخت سروتونین میشود. جو دارای نشاسته مفید است و در نتیجه باعث تجمع مواد قندی در خون و به دنبال آن شوک انسولینی نمیشود. به علاوه جو منبع خوبی از فیبر محلول است که در پایین آوردن کلسترول خون نقش مهمی دارد. برای داشتن اثر تسکیندهنده، توصیه میگردد جو را همراه با مقداری مواد پروتئینی (مانند مغزها و یا دانههای مفید) مصرف کنید. برنج قهوهای، غلات خام و حبوبات نیز منابع خوبی از کربوهیدراتها به شمار میآیند و میتوانند جایگزین مناسبی برای جو باشند. لبنیات به لبنیات «نه» نگویید! شاید برایتان جالب باشد که بدانید شیر اثر آرامبخش دارد. سروتونین علاوه بر احساس آرامش، باعث خواب عمیق و راحت هم میشود. ماهی و میگو از خوردن غذاهای دریایی لذت ببرید میگو ممکن است ظاهری کوچک داشته باشد، ولی از نظر ارزش غذایی، مادهای کامل به حساب میآید. این موجودات دریایی کوچک منابع بسیار خوبی از تریپتوفان و سلنیوم هستند که برای حفظ آرامش و اعصاب بدن ضروری هستند. همچنین میگو دارای مقادیر مناسبی از اسیدهای چرب امگا-۳ و ویتامینهای D و B12 است. آبزیان دیگر مانند ماهی هم همان خواص میگو را دارند و مصرف ماهی نیز توصیه میگردد. بروکلی مصرف گلهای خوردنی را افزایش دهید همانطور که میدانید کمبود پتاسیم سبب خستگی عضلات، بیحوصلگی و ضعف، تندمزاجی و اضطراب میشود، اما با مصرف کلم بروکلی میتوانید مقدار مناسبی از پتاسیم لازم را دریافت کنید. به علاوه، بروکلی سرشار از بتاکاروتن و ویتامینهای C و E است که تقویت سیستم ایمنی بدن را به همراه دارد، لذا مصرف آن در چند وعده طی هفته توصیه میگردد. منابع دیگر پتاسیم شامل آواکادو، موز، کلم پیچ، کلم بروکسل، کدوحلوایی، گوجهفرنگی و بادمجان هستند. چای ایرانی روز را با نوشیدن چای آغاز کنید برگهای چای حاوی یک اسیدآمینه ضروری برای بدن هستند که با تولید امواج مغزی آلفا سبب کاهش استرس و افزایش آرامش میشود. کیوی با کیوی اوج بگیرید! مغز برای تبدیل تریپتوفان به سروتونین نیازمند ویتامین C است. در واقع، مغز یک پمپ مخصوص برای ویتامین C دارد و ویتامین C اضافی در خون را به سمت خود میکشد و نگاه میدارد. میوه کیوی منبع خوبی از ویتامین C است که مصرف روزانه آن توصیه میشود. اگر از کیوی خوشتان نمیآید، میتوانید میوههای دیگر غنی از ویتامین C را جایگزین آن کنید که مهمترین آنها عبارتند از توتفرنگی،پرتقال و گریپفروت.
بر کسی پوشیده نیست که تغذیه تأثیر چشمگیری بر خلقیات و احساسات انسان میگذارد. برای مثال، هنگامی که مقدار زیادی شکر تصفیهشده (شکر سفید) مصرف میکنید، تا چند ساعت بعد احساس افسردگی و بیحوصلگی میکنید. این افزایش سطح قند خون بر روی تمرکز فرد تأثیر میگذارد و متعاقب آن در کار و روابط او خلل وارد میکند.
شیر از آنجایی که حاوی تریپتوفان است (تریپتوفان در ساخت سروتونین نقش دارد) باعث تسکین و آرامش مغز میشود.
اگر بدن شما قادر به هضم لاکتوز موجود در شیر نیست، از شیرهای بدون لاکتوز استفاده نمایید.
چای سبز نیز که لقب پادشاه گیاهان را به خود اختصاص داده است، خطر ابتلا به بیماریهای قلبی- عروقی و سرطان را کاهش میدهد و از فشار خون بالا جلوگیری میکند.
اجتناب از دعوا به طور کل
گاهی افراد به جای صحبت کردن در مورد مشکلات در یک جو آرام و توام با احترام مدت ها در مورد مشکل و دلیل ناراحتی خود به طرف مقابل چیزی نمی گویند و بعد آن را یک باره به صورت عصبانیتی غیرقابل کنترل بروز می دهند. این روش استرس شدیدی برای هر دو طرف ایجاد می کند. بهتر این است که به راحتی و با آرامش خاطر قبل از اینکه مشکل بزرگ و پیچیده شود در مورد مشکلاتتان باهم صحبت کنید.
حق به جانب بودن
اگر فکر کنید که در هر کاری روش شما درستاست. بدون شک رابطه تان خراب خواهد شد. انتظار داشته باشید که طرفتان هم مثل شما به قضایا نگاه کند. قبول کنید انسان ها با یکدیگر متفاوتند. همیشه به دنبال مصالحه باشید و فراموش نکنید هیچ وقت تنها یک روش «درست» یا «غلط» وجود ندارد و شاید هر دو نظر درست باشند.
حالت دفاعی گرفتن
بعضی ها به جای این که به گله و شکایت های طرف مقابل منطقی و صبورانه گوش کنند، سعی می کنند هرگونه اشتباه و خطای خود را انکار کنند. اما این روش باعث می شود طرف مقابل ناراحتی و شکایت خود را بیان نکند چراکه می داند بیان آنها فایده ای ندارد و نتیجه جز جمع شدن ناراحتی ها و بروز یک انفجار احساسی نیست.
روانکاوی
اشتباه بسیاری افراد روانکاوی افکار و احساسات طرف مقابلشان است طوری رفتار می کنند که انگار می دانند طرفشان به چه چیز فکر می کند یا چه احساسی دارد. این کار سوءتفاهم بین دو طرف ایجاد می کند و اگر فرد اشتباه کند طرف مقابل عصبانی تر می شود.
گوش ندادن
اشتباه بزرگ بعضی افراد این است که به جای گوش دادن به حرف های طرف مقابل صحبت های او را قطع می کنند، یا اگر سکوت کنند به آن چه خودشان می خواهند در جواب بگویند فکر می کنند. این کار باعث می شود نتوانید به خوبی از مشکل طرف مقابلتان مطلع شوید. گوش دادن و سکوت کردن هنگام صحبت های طرف مقابل بسیار مهم است. هنگامی که فرد عصبانی می بیند شما به صحبت های او با دقت و احترام گوش می کنید احساس بهتری پیدا کرده و سریع تر آرامش خود را به دست می آورد.
تقصیر را گردن دیگری انداختن
بعضی افراد هیچ وقت ضعف ها و اشتباهات خود را قبول نمی کنند و در برابر آن مقاومت می کنند و گمان می کنند با قبول ضعف هایشان از اعتبارشان کم می شود. به جای این رفتارها سعی کنید با مشکل خود منطقی برخورد کرده و حتی از طرف مقابلتان بخواهید شما را در حل مسئله کمک کند.
سعی در برنده شدن در دعوا
هدف از بحث بین دو نفر باید درک متقابل و رسیدن به توافق نظر یا راه حل باشد. اشتباهات طرف مقابلتان را به رخ او نکشید. احساسات او را دست کم نگیرید و روی نظر و عقیده خودتان پافشاری نکنید. این بدترین روش ممکن است.
تعمیم افراطی
هیچ وقت از جملات «تو همیشه...» یا «تو هیچ وقت...» استفاده نکنید. مثلا تو همیشه سرت شلوغه یا «تو هیچ وقت به من توجه نمی کنی» شروع نکنید. کمی فکر کنید آیا این جمله ها واقعیت دارند؟ همچنین هیچ وقت مشکلات قیمی را میان مشاجرات فعلی بیان کنید که مشاجره را بدتر می کنید.
حمله های شخصیتی
گاهی اوقات برخی افراد هر عمل منفی از طرف مقابل را جدی گرفته و آن را مشکل شخصیتی او تلقی می کنند. مثلا در مورد شوهری نامرتب، زن، نامنظم بودن مرد را یک اشکال شخصیتی در او قلمداد کرده و برچسب تنبلی و بی اهمیتی به خانه و خانواده به او می چسباند. به خاطر داشته باشید که در هر شرایطی برای طرف مقابلتان احترام قایل باشید حتی اگر بعضی از رفتارهای او را دوست ندارید.
بلند کردن صدا
مراقب لحن و تن صدایتان باشید. تلاش کنید یاد بگیرید تحت هر شرایطی با اطرافیانتان به نرمی و آهسته صحبت کنید. کمی با خودتان فکر کنید. واقعا فریادزدن چه مشکلی را حل می کند؟ بدون شک فریاد زدن فقط شرایط را بدتر می کند. اگر به آرامی صحبت کنید واکنش مشابهی دریافت خواهید کرد. عصبانیت قبل از هر چیزی به خودتان صدمه می زند.
سعی کنید این کارها را انجام دهید:
1 - از این جمله استفاده کنید: «می فهمم». این جمله در کشمکش های شدید و برای آرام کردن شرایط یا آشتی با طرف مقابل بسیار کارساز است.
2 - وقتی اوضاع وخیم است چند روز صبر کنید تا کمی آرام شوید. با گذشت زمان بهتر می توانید به مسایل نگاه کنید و بدون شک راه حل بهتری برای مشکل پیدا خواهید کرد.
3 - تصمیم بگیرید که در مواقع عصبانیت، رسمی و مودب حرف بنزید. به این ترتیب پس از حل مساله از رفتار خودتان پشیمان نخواهید شد.
و در نهایت :
حتی در میان بحث و کشمکش، محبت بهترین راه حل مشکلات است. اگر بین شما و همسرتان بحثی درگرفت بد نیست به او یادآور شوید که دوستش دارید. بدون شک با این کلام اوضاع بسیار بهتر می شود.
دختر کوچولو، هفت، هشت ساله به نظر میرسید و از همان نیمساعتی که توی موبایلفروشی، کنار من ایستاده بود، پیدا بود که هیچ وقت در زندگیاش، «نه» نشنیده؛ چون آنقدر برای خریدن یک تلفن مد روزتر، گریه کرد که کم مانده بود آقای فروشنده، گلکسی را دودستی تقدیم کند تا شاید این جوی روان اشکهایش خشک شود. مادرش که هم معذب شده بود، هم کلافه، در پاسخ به نگاه کمی متعجب من گفت: «با اینکه هر دقیقه، یک هوس تازه میکنه، ولی من طاقت ندارم بهش نه بگم. آخه من همین یک بچه رو دارم. بعضی وقتا هم نگران میشم نکنه دارم لوسش میکنم؟!»
بچهها، بهخصوص پرتوقعترها، از شنیدن کلمه نه که راحت و سریع، از دهان والدین خارج میشود و تکلیف را یکسره میکند، بیزارند و برای خواستههای رنگارنگشان، تنها انتظار شنیدن یک بله جادویی را دارند. با این حال، گاهی پدر و مادر، در اجابت خواستههای فرزندشان، دچار تردید میشوند، چون نمیدانند آیا او میتواند مسوولیت داشتن آنچه را درخواست کرده، بهعهده بگیرد یا درباره چگونگی استفاده صحیح از آن، آگاهی دارد.
اگر قرار است برای کودک، وسیلهای خاص مثل رایانه و لپتاپ شخصی، تلفن همراه شخصی و...، تهیه شود، بهتر است برای این کار، دلیل قانعکنندهای وجود داشته باشد یا نیاز به خرید آن از سوی والدین، احساس شود. خریدن وسایل غیرضروری، به صرف اینکه «بچههای مردم هم دارند» یا «بچه من دوست داره وسایلش رو مد باشه»، چندان درست نیست. خرید این وسایل، در صورت تمایل پدر و مادر، باید با گذاشتن قانونها و محدودیتها همراه باشد و نظارت و کنترل والدین، حتما در مورد آنها اعمال شود.
همه پدرها و مادرها دوست دارند تا آنجا که ممکن است، خواسته کودکشان را برآورده کنند، اما باید بدانند که این تقاضاها، چهقدر منطقی و قابل تامل هستند. وقتی فرزندتان، خواستهای از شما دارد، به شرایط خانواده خودتان فکر کنید و ببینید خرید این وسیله خاص، چه اثرات مثبت یا منفی، برای شما و فرزندتان دارد. سپس، با جمعبندی این موارد، تصمیمگیری کنید.
«تو، پدر یا مادر خوبی نیستی. من رو دوست نداری. پدر و مادر دوستم رو ببین. تا لب تر میکنه، هر چیزی که میخواد، براش آماده میکنن». اینها نمونهای از بازیهای کلامی کودکانه است که هدفشان، گول زدن شماست! بچهها میخواهند شما را دچار احساس گناه کنند تا به خواستههایشان برسند. وقتی خواستههای بچهها برآورده نمیشود، سراغ این حرفها میروند و پدر و مادر را از نظر احساس و میزان محبتشان، زیر سوال میبرند. بهترین راه این است که شما، پای اصول خود بایستید و یک نه قاطعانه بگویید؛ زیرا صلاح کودک خود را بهتر از هر کس دیگر، حتی خود او میدانید.
این روزها انتخاب شغل از گذشته خیلی سخت تر شده است. این مساله سه دلیل دارد: اول این که امروزه شغل های خیلی بیشتری نسبت به گذشته وجود دارد، دوم اینکه تعریف شغل های مختلف تغییرپذیرتر هستند و سوم این که سطح توقع خیلی بالا رفته است. اکثر خانم ها و آقایانی که امروز وارد بازار کار می شوند، انتظار دارند که طی زندگی شغلی خود، سه بار یا بیشتر، شغل شان را تغییر دهند. در این مقاله 10 قدم مهم را به شما معرفی می کنیم که برای تغییر شغل باید بردارید تا شغلی که انتخاب می کنید از هر جهت برای تان مفید باشد.
1 – ارزیابی ارزش ها
چه چیز واقعا برای تان اهمیت دارد؟ چه چیز سر حوصله تان می آورد؟ چه کاری را آن قدر دوست دارید که اگر برایش به شما دستمزد داده شود، احساس گناه می کنید؟ این سوالات می تواند به شما کمک کند یکی از مهم ترین عناصر انتخاب شغل را پیدا کنید، یعنی ارزش ها. ارزش های شما تکیه گاه احساسی کاری است که انجام می دهید. در شغل هایی که خوب نتیجه می دهند معمولا بین ارزش های شخصی فرد و کاری که انجام می دهند، هماهنگی وجود دارد. جست و جوی کارتان را با ارزیابی ارزش های تان و نوشتن آن بها با دقت و وضوح هرچه تمام تر، شروع کنید.
تیپ های شخصیتی در یک نگاه
هالند در طبقه بندی خود شخصیت افراد را بر شش نوع تقسیم می نماید که عبارت از واقع بین ، معنوی ، اجتماعی ، قراردادی و سنتی ، تهوری ، و هنری می باشند . این طبقه بندی کلی است و در جزء حدود 720 الگوی مختلف شخصیتی را شامل می شود . با بررسی تاریخچه زندگی و مشاهده رفتار فرد ، می توان غلبه یکی از این انواع شخصیتی بر سایر انواع را ملاحظه کرد . در عین حال ممکن است در عده ای نیز ترکیبی از هر شش نوع ویژگی شخصیتی فوق وجود داشته باشد . هالند معتقد است با مشاهده دقیق رفتار انسان می توان دریافت که یکی از این شش نوع ویژگی شخصیتی نسبت به سایر انواع غلبه بیشتری دارد . هر کدام از این انواع شخصیت ، دارای خصوصیاتی هستند که به شرح زیر قابل ذکر می باشند :
1. نوع واقع گرا
از خصوصیات افرادی که در این طبقه قرار می گیرند می توان جدیت در کار ، واقع بینی در امور ، مهارت های مکانیکی ، تفکر عملی ، قدرت جسمانی ، علاقه و هماهنگی در کارها را نام برد . فرد واقع بین چنانچه با مشکلاتی مواجه شود راه حلهای عملی برای مشکلات جستجو می کند . افراد واقع بین بیشتر به مشاغلی که به مهارت های فنی نیازمند است اشتغال می ورزند .