معرفی رشته های دانشگاهی
  • مربوط به موضوع » <-CategoryName->

قابل توجه دانش  آموزان دبیرستانی

برای آشنایی بیشتر با رشته های شاخه  ریاضی وفیزیک- ادبیات وعلوم انسانی- علو م تجربی - هنر وزبان های خارجه به سایت زیر مراجعه فرمایید

www.medical1387.tebyan.net



  • مربوط به موضوع » <-CategoryName->

 معمولا هورمون‌ها و انتقال‌دهنده‌های عصبی، ازسویی احساسات ما را متعادل نگه‌ می‌دارند و ازسویی‌دیگر تحت‌ تأثیر سبک زندگی ما و عوامل وابسته به آن قرار دارند. هرچند سبک‌ زندگی افراد و عوامل مرتبط با آن ممکن است تأثیر زیادی بر احساس شادی هر فرد در طول زندگی‌اش داشته باشد، اما در سال ۲۰۰۸ روان‌شناسان پژوهشی در این زمینه انجام دادند که طی آن مشخص شد پیش‌زمینه‌های ارثی می‌توانند تا ۵۰درصد بر میزان شادمانی ما اثر بگذارند. بااین‌وجود طبق آنچه پژوهشگران طی سال‌ها به آن دست‌یافته‌اند، حتی اگر به‌طور کاملا طبیعی میزان احساس شادی در فردی، خیلی اندک باشد، آن فرد بازهم قادر خواهد بود زندگی شاد و چشم‌انداز روشنی را انتخاب و به‌ آن دست پیدا کند.

در این نوشته می‌خواهیم ۵ هورمون شادی را به شما معرفی کنیم و درباره‌ی راه‌های افزایش هریک از آنها با هم صحبت کنیم.

این انتقال‌‌دهنده‌ی عصبی، سیستم مربوط به دریافت پاداش را در مغز شما هدایت می‌کند. هنگامی‌‌که در محل کارتان مورد ستایش مدیر یا همکاران خود قرار می‌گیرید، مغز درواقع دوپامین خوش‌مزه‌ای به‌سمت شما پرتاب می‌کند و بعد از آن، لبریز از احساس جذاب سرخوشی می‌شوید؛ این احساس نیز باعث می‌شود رفتار خوشایندی داشته باشید. دوستان عزیزم، دوپامین را می‌توانید با دنبال‌کردن اهداف واقع‌بینانه تقویت کنید. اهداف دست‌یافتنی و کوتاه‌مدت برای خودتان درنظر بگیرید و با رسیدن به این اهداف با دریافت دوپامین بیشتر، احساس شادی کنید. می‌توانید از اهداف خیلی کوچک‌ شروع کنید. میز کارتان را مرتب کنید و از تمیزبودن آن لذت ببرید. بچسبید به برنامه‌ریزی‌های کوتاه‌مدت و تأثیرگذار و وقتی عملی‌شان کردید، از مغزتان دوپامین و احساس شادی جایزه بگیرید. به‌دنبال فعالیت‌های سالم و لذت‌بخشی باشید که روی زندگی‌تان اثرات مثبتی دارند تا خوشحالی را واقعا لمس کنید.


 

۲. سروتونین (Serotonin)

این انتقال‌دهنده‌ی عصبی و تقویت‌کننده‌ی خلق‌وخو، ضد افسردگی است و به «مهارکننده‌ی گزینشی سروتونین» شهرت دارد که سطح این ماده را در مغز افزایش می‌دهد. طبیعی‌ترین و البته مؤثرترین روش تقویت سروتونین، انجام ورزش روزانه است. یکی از عللی که پیاده‌روی یا ورزش حال‌تان را بهتر می‌کند، وجود همین انتقال‌دهنده‌ی عصبیِ شگفت‌انگیز است. پس ورزش و پیاده‌روی را ترک نکنید. اگر حس می‌کنید هروقت می‌خواهید عزم‌تان را برای رفتن به ورزش یا پیاده‌روی جزم کنید، تنبلی به‌سراغ‌تان می‌آید، سروتونین و کارکرد آن را به‌خاطر بیاورید.


 

۳. اُکسی‌توسین (Oxytocin)

اُکسی‌توسین هم، نوعی انتقال‌دهنده‌ی عصبی است و هم یکی از هورمون‌های شادی. محققان دانشگاه «کلارمونت» کالیفرنیا درباره‌ی این هورمون که اغلب «هورمون عشق» نامیده می‌شود، و تأثیر آن بر زنان، مطالعات زیادی انجام داده‌اند. این مطالعات نشان می‌دهند کارکرد این هورمون و انتقال‌دهنده‌ی عصبی با سطح رضایت فرد در زندگی ارتباط مؤثری دارد. گفتنی است این هورمون در فیزیولوژی و شادی زنان نسبت به مردان نقش مهم‌تری ایفا می‌کند. دوستان عزیزم، به‌خاطر داشته باشید که وقت‌گذراندن با دیگران، خانواده و دوستانِ نزدیک و خلاصه، بودن با عزیزان‌تان باعث تحریک ترشح اُکسی‌توسین می‌شود. حواس‌تان باشد استرس هم یکی از عوامل محرک اُکسی‌توسین است. پس استرس‌تان را هم مدیریت کنید.


 

۴. استروژن (Estrogen)

استروژن به شکل‌گیری سروتونین کمک می‌کند، از شما دربرابر تحریک‌پذیری و اضطراب محافظت می‌کند و باعث می‌شود خلق‌وخوی پایدارتری داشته باشید. استروژن هورمونی است که با شروع یائسگی کاهش می‌یابد و عوامل مؤثر در سبک زندگی، همچون مصرف دخانیات و ورزش شدید هم می‌تواند موجب کاهش ترشح این هورمون شادی شود. عدم تعادل استروژن و پروژسترون در دوران پیری، ممکن است اثراتی منفی روی خلق‌وخویتان داشته باشد. دوستان عزیزم، حتما بارها شنیده‌اید که بسیاری از بیماری‌ها ریشه‌ در میزان استرس فرد دارند. پس بد نیست بدانید که استرس در عدم‌تعادل این دو هورمون هم مؤثر است، چراکه هورمون استرس یا همان هورمون کورتیزول که پیش‌ازاین به آن اشاره کردیم، در ترشح هر دو هورمونِ استروژن و پروژسترون و رفتار و عملکرد این دو هورمون دخالت دارد.


 

۵. پروژسترون (Progesterone)

این هورمون در میزان و کیفیت خواب شما مؤثر است و باعث می‌شود خوب بخوابید. پروژسترون مانع اضطراب، تحریک‌پذیری و نوسانات خلق‌وخو در افراد می‌شود. سطح این هورمون در زنان، بعد از ۳۵ یا ۴۰سالگی و با قدم‌گذاشتن به دوران یائسگی به‌طرز قابل‌ملاحظه‌ای کاهش می‌یابد و این میزان کاهش، اگر با استرس بیش‌ازحد و نداشتن رژیم غذایی سالم همراه باشد، تشدید خواهد شد. دکتر «سارا گوتفرید»، نویسنده‌ی کتاب درمان هورمونی معتقد است خودمراقبتی و رژیم غذاییِ درست، در مقایسه با مصرف هورمون جایگزین برای متعادل نگه‌داشتن سطح هورمون‌‌ها، رویکرد بهتری است. به‌تعبیر دیگر، ازآنجاکه همیشه پیشگیری بهتر از درمان است، به‌جای آنکه بخواهیم کمبود این هورمون‌ها را با مصرف هورمون به‌عنوان دارو برطرف کنیم، می‌توانیم با مراقبت درست از خود و داشتن رژیم غذایی سالم، از کمبود آنها جلوگیری کنیم.


 

راه‌های طبیعی تقویت هورمون شادی

گوش‌دادن به موسیقی یکی از روش‌های شگفت‌انگیز دریافت دوپامین است. محققان دانشگاه «مک‌گیل» درخلال پژوهشی در سال ۲۰۱۱ دریافتند، گوش‌دادن به موسیقی موردعلاقه‌ی فرد، به‌ویژه اگر با نشان‌دادن احساس خوب ناشی از شنیدن ملودی آن همراه باشد، باعث دریافت میزان قابل‌توجهی دوپامین خواهد شد.

  • کربوهیدرات‌ها سطح سروتونین را افزایش می‌دهند. فکر می‌کنم حالا دیگر توضیح مناسبی وجود داشته باشد برای اینکه چرا بعضی مواقع علاقه‌ی خاصی به خوراکی‌های شیرین و نشاسته‌ای پیدا می‌کنیم؛ کاملا درست حدس زدید: چون سروتونین کاهش یافته و بدن به آن احساس نیاز می‌کند. پس بهترین راه برای تقویت سروتونین و تأثیر آن بر روح و روان‌مان با حداقل تأثیر منفی، انتخاب کربوهیدرات‌های حاوی مواد سالم، همراه با فیبر بالا مانند نان چاودار است.
  • با گذراندن لحظات لذت‌بخش در کنار خانواده و عزیزان‌، مانند درآغوش‌کشیدن و نوازش شریک زندگی‌، پدر و مادر و فرزندان‌، سعی کنید میزان ترشح اُکسی‌توسین را افزایش دهید.
  • سعی کنید با انجام فعالیت‌های کاهش‌دهنده‌ی استرس، سطح هورمون استروژن را در وضعیت متعادلی نگه دارید، فعالیت‌هایی مثل یوگا، مراقبه (مدیتیشن)، حمام آب گرم، یا پرداختن به هرچیز دیگری که برای کاهش استرس‌تان بلدید.
  • خوب غذا بخورید، چربی‌های اشباع و قند مصرف نکنید، فعالیت‌های فیزیکی منظمی داشته باشید و تا می‌توانید از استرس دوری کنید، با این روش‌ها می‌توانید سطوح پروژسترون را در وضعیت متعادل حفظ کنید.


40 راز قدرت در برابر مشکلات
  • مربوط به موضوع » <-CategoryName->

رای همه پیش می‌آید که در طول زندگی خود کسی که دوست دارند، به او نیاز دارند، یا چیزی که تصور می‌کردند برایشان می‌ماند را از دست بدهند. اما همین از دست دادن‌هاست که ما را قوی‌تر کرده و به سمت فرصت‌هایی برای رشد و شادی در آینده هدایت می‌کند.
در زیر درس‌های از زندگی برایتان عنوان می‌کنیم که کمکتان می‌کند با درکی بیشتر به جلو پیش روید.

۱. شما آن چیزی نیستید که در گذشته برایتان اتفاق افتاده. گذشته شما هر چقدر هم که دردناک بوده باشد، آینده، روشن و پاک در مقابلتان است. شما دیگر عادت‌های گذشته‌تان نیستید. دیگر شکست‌های گذشته‌تان هم نیستید. دیگر آن چیزی نیستید که روزی دیگران با شما رفتار می‌کردند. شما همان چیزی هستید که همین الان تصور می‌کنید هستید. درست همان چیزی که همین الان مشغول انجام آنید.

۲. به چیزهایی فکر کنید که دارید، نه چیزهایی که ندارید. شما همانی هستید که هستید و همان چیزهایی را دارید که همین الان دارید. آنقدرها هم نمی‌تواند بد باشد چون اگر غیر از این بود قادر به خواندن این مقاله در این لحظه نبودید. مسئله مهم این است که یک فکر مثبت پیدا کنید که الهام‌بخش شماست و به شما برای پیش رفتن در زندگی انگیزه می‌دهد. به این فکر بچسبید و روی آن تمرکز کنید. ممکن است تصور کنید که چیزهای زیادی ندارید یا اصلاً هیچ چیز ندارید، اما ذهنتان را دارید که می‌تواند به شما انگیزه دهد. برای پیش رفتن در زندگی همین برایتان کافی است.

۳. دست و پنجه نرم کردن با مشکلات بخش طبیعی رشد و پیشرفت است. بخشی از زندگی و رشد کردن تجربه، مشکلات غیرقابل‌انتظار است. آدمها کارشان را از دست می‌دهند، بیمار می‌شوند و گاهی در تصادفات رانندگی جان خود را از دست می‌دهند. وقتی جوان‌تر هستید و همه چیز خوب پیش می‌رود، تجسم این واقعیت تلخ کمی دشوار است. هوشمندانه‌ترین و گاهی سخت‌ترین کاری که در چنین موقعیت‌هایی می‌توانیم انجام دهیم این است که عصبانی شویم. باید بدانید که این خشم احساسی فقط همه چیز را بدتر می‌کند. و این اتفاقات بد آنقدرها هم که به نظر می‌رسند بد نیستند و حتی اگر اینطور باشند، فرصتی برای قوی‌تر شدن به ما می‌دهند.

۴. اشکالی ندارد که برای مدتی از هم بپاشید. لازم نیست همیشه وانمود کنید که قوی هستید و هیچ نیازی نیست که مدام ثابت کنید که همه چیز خوب پیش می‌رود. همینطور نباید نگران باشید که بقیه چه فکری می‌کنند. اگر لازم است گریه کنید، اشک ریختن عملی کاملاً سالم است. هر چه زودتر این کار را بکنید، زودتر خواهید توانست دوباره لبخند بزنید. و لبخند زدن همیشه به معنی خوشحال بودن فرد نیست. گاهی اوقات به این معنی است که آنقدر قوی هستند که در مواجهه با مشکلاتشان لبخند بزنند.

۵. زندگی شکننده، ناگهانی و کوتاهتر از آن چیزی است که تصور می‌کنید. ممکن است فردایی نباشد. همین الان یک نفر مشغول ریختن برنامه‌ای برای فردای خود است بدون اینکه بداند همین امروز می‌میرد. ناراحت‌کننده است اما واقعیت دارد. پس سعی کنید از زمانتان هوشمندانه استفاده کنید و قدر زندگی را بدانید. هر لحظه از زندگی هدیه‌ای است از جانب خداوند برای شما. سعی نکنید با مشغول کردن خود به مسائل ناراحت‌کننده آن را هدر دهید. وقتتان را صرف چیزهایی کنید که شما را به سمت مقصدی که در نظر دارید پیش می‌برد.

۶. گاهی اوقات شکست خواهید خورد. هرچه سریعتر این مسئله را قبول کنید، سریعتر می‌توانید در زندگی پیش بروید. هیچوقت نمی‌توانید ۱۰۰٪ مطمئن شوید که کاری موثر خواهد بود اما می‌توانید ۱۰۰٪ مطمئن باشید که هیچ کاری نکردن هیچ تاثیری نخواهد داشت. کاری انجام دادن حتی اگر اشتباه باشد بسیار کارامدتر از هیچ کاری نکردن است. پس، از منطقه امنتان بیرون بیایید و امتحان کنید. یا موفق می‌شوید و یا یک درس زندگی می‌گیرید. در هر دو حال برنده خواهید بود.

۷. شما ظرفیت ساختن خوشبختی خود را دارید. احساسات تغییر می‌کنند، آدمها تغییر می‌کنند، و زمان پیش می‌رود. می‌توانید به اشتباهات گذشته‌تان بچسبید یا اینکه آنها را رها کرده و خوشبختی خود را بسازید. لبخند یک انتخاب است نه معجزه. اشتباه نکنید و صبر نکنید تا کسی یا چیزی به سراغتان بیاید و شادتان کند. خوشبختی واقعی از درون شما به وجود می‌آید.

۸. خودتان را از نظر احساسی از مشکلاتتان جدا کنید. شما بسیار بزرگ‌تر از مشکلاتتان هستید. شما یک موجود زنده هستید که بسیار پیچیده‌تر از همه مشکلات شخصی‌تان در کنار هم است. و این یعنی شما بسیار قوی‌تر از آن هستید. شما توانایی تغییر دادن آنها را دارید.

۹. مشکلتان را بزرگ‌تر از چیزی که هست نکنید. نباید بگذارید یک ابر سیاه همه آسمانتان را بپوشاند. خورشید همیشه در حال تابیدن روی قسمتی از زندگی‌تان است. گاهی‌اوقات باید احساستان را فراموش کرده و به این فکر کنید که لایق چه چیزهایی هستید.

۱۰. هر اتفاقی که می‌افتد، یک درس زندگی است. هر آدمی که با او برخورد می‌کنید، هر چیزی که می‌بینید، همه، بخشی از تجربیات آموزنده شما از زندگی هستند. یادتان نرود که درس بگیرید، مخصوصاً وقتی اوضاع آنطور که شما می‌خواهید پیش نمی‌رود. اگر کاری که می‌خواستید را پیدا نکرده‌اید یا رابطه‌تان آنطور که می‌خواهید نیست، فقط به این معنی است که چیزی بهتر از آن، بیرون منتظر شماست. و درسی که گرفته‌اید اولین قدم برای پیش رفتنتان است.

۱۱. به هر مشکل مثل یک تکلیف مدرسه نگاه کنید. از خودتان بپرسید، «این موقعیت چه درسی می‌خواهد به من بدهد؟» هر موقعیتی در زندگی ما درسی برای آموختن دارد. بعضی از این درس‌ها اینها هستند: قوی‌تر شوید. شفاف‌تر ارتباط برقرار کنید. به غریزه‌تان اعتماد کنید. عشقتان را ابراز کنید. ببخشید. بدانید چه زمان فراموش کنید. چیزی جدید را امتحان کنید.

۱۲. همه چیز تغییر می‌کند اما فردا دوباره خورشید از همان جای قدیمی طلوع خواهد کرد. خبر بد: هیچ چیز دائمی و ماندگار نیست. خبر خوب: هیچ چیز دائمی و ماندگار نیست.

۱۳. دلسرد شدن و پیش رفتن دو چیز متفاوت هستند. زمانی می‌رسد که از دنبال کردن آدمها یا تلاش برای حل مسائل خسته می‌شوید اما این دلسرد شدن نیست، این انتهای کار نیست. این یک آغاز تازه است. این درک این مسئله است که شما به افراد خاص و چیزهای خاص و مشکلاتی که برایتان به وجود می‌آورند نیاز ندارید.

۱۴. خودتان را از افراد منفی دور نگه دارید. هر زمان که منفی‌های زندگی را از خودتان دور کنید، جا برای مثبت‌ها باز خواهد شد. زندگی بسیار کوتاه است که بخواهید وقتتان را با آدمهایی بگذرانید که خوشبختی و شادی را از شما می‌گیرند. از افراد منفی دوری کنید زیرا آنها اعتمادبه‌نفس و عزت‌نفس شما را از بین خواهند برد. خودتان را با افراد مثبتی مشغول کنید که بهترین‌ها را در شما می‌بینند.

۱۵. هیچ رابطه کاملی وجود ندارد. چیزی به اسم یک رابطه کامل و ایدآل وجود ندارد. مسئله طریقه برخورد دو طرف با نواقص و عیب‌های دیگری در رابطه است که آن را ایدآل می‌سازد.

۱۶. خودتان را هم باید دوست داشته باشید. یکی از دردناک‌ترین مسائل زندگی گم کردن خودتان در فرایند دوست داشتن یک نفر دیگر و فراموش کردن این است که خودتان هم فردی خاص هستید. آخرین باری که کسی به شما گفت شما را برای همانی که هستید دوست دارد چه زمان بوده است؟ آخرین باری که کسی به شما گفت که کاری را خوب انجام داده‌اید چه زمان بوده است؟ یا آخرین باری که کسی شما را جایی برده است که می‌داند آنجا بودن خوشحالتان می‌کند؟ آخرین باری که آن «کس» خودتان بوده‌اید چه زمان بوده؟

۱۷. اجازه ندهید دیگران برایتان تصمیم بگیرند. گاهی اوقات باید طوری زندگی کنید که برایتان مهم نباشد دیگران درموردتان چه فکری می‌کنند و به خودتان ثابت کنید که بهتر از آن چیزی هستید که آنها تصور می‌کنند.

۱۸. خشم شما را از بین می‌برد، نه آنها را. دیگران را ببخشید و بگذرید، حتی اگر به دنبال طلب بخشش از شما نباشند. این کار را برای آنها انجام ندهید، برای خودتان انجام دهید. کینه‌ورزی از بین برنده خوشبختی است. این استرس اضافی را از زندگی‌تان بیرون بیندازید.

۱۹. شما تنها نیستید. همه مشکلاتی دارند. از نگرانی برای یکی از دوستانتان نتوانید بخوابید. مشکل برای جمع و جور کردن خودتان بعد از اینکه کسی ناراحتتان می‌کند. احساس کمبود بخاطر اینکه کسی آنقدر دوستتان نداشته که با شما بماند. ترس امتحان کردن چیزی جدید به خاطر ترس از شکست. هیچکدام از اینها به معنی دیوانه یا ناکارآمد بودن شما نیست. فقط به این معنی است که شما یک انسان هستید و مثل بقیه انسان‌ها برای درست کردن خودتان به کمی زمان نیاز دارید. شما تنها نیستید. هرچقدر هم که درمورد موقعیتی که در آن گرفتار شده‌اید احساس ترس و ناراحتی کنید، خیلی‌های دیگر هم آن بیرون وضعیتی مشابه شما دارند.

۲۰. هنوز خیلی چیزها دارید که باید برای آنها قدردان باشید. بااینکه دنیا پر از درد و ناراحتی است اما پر از آدمهای شجاعی هم هست که بر آنها غلبه می‌کنند. گاهی‌اوقات باید اتفاقاتی که افتاده را فراموش کنید و قدردان آن چیزهایی باشید که هنوز وجود دارند و به آینده بنگرید که چه چیزهایی برایتان به ارمغان خواهد آورد. حتی اگر شرایط سخت شود، باید به آینده نگاه کنید. همین دیشب گرسنه نخوابیده‌اید، جایی برای خوابیدن داشته‌اید، لباس امروز صبحتان را خودتان انتخاب کرده‌اید، به آب آشامیدنی سالم، امکانات پزشکی و به اینترنت دسترسی دارید، می‌توانید بخوانید و ...باید یادتان بیندازد که برای چیزهایی که دارید شکرگزار باشید.

۲۱. به امید درونی‌تان پر و بال دهید. یک فقدان، نگرانی، بیماری، آرزوی بر باد رفته یا هر چیز ناراحت‌کننده دیگر، زخم درونی‌تان هر چه که باشد، لطفی در حق خودتان بکنید و یک لحظه در روز هم که شده مکث کنید، دست‌هایتان را روی قلبتان بگذارید و بلند بگویید، «امید اینجا هنوز زنده است».

۲۲. حقیقت تلخ بهتر از دروغ شیرین است. باید بتوانید همه چیز را همانطور که واقعاً هست ببینید نه آنطور که آرزو دارید یا دوست دارید باشد.

۲۳. سخت می‌توان گفت تا چه اندازه به پیروزی نزدیک شده‌اید. وصل کردن نقطه‌ها به هم و جلو رفتن تقریباً غیرممکن است اما وقتی به عقب نگاه می‌کنید، معنا و مفهوم پیدا می‌کند. موفقیت همیشه نزدیک‌تر از آنچه که هست نشان می‌دهد و خیلی ناگهانی وقتی اصلاً انتظارش را ندارید، از راه می‌رسد.

۲۴. به دست نیاوردن چیزی که می‌خواهید حکمتی دارد. خیلی وقت‌ها نرسیدن به چیزی که می‌خواهید برایتان شانس می‌آورد زیرا مجبورتان می‌کند همه چیز را دوباره ارزیابی کنید و درهای جدیدی از فرصت و اطلاعات به رویتان گشوده خواهد شد.

۲۵. خنده بر هر درد بی‌درمان دواست. گاهگاهی به خودتان بخندید. در هر موقعیتی که هستید، نکته‌ای خنده‌دار درمورد آن پیدا کنید. خوشبینی آهنربای شادی است. اگر مثبت بیندیشید، چیزها و آدمهای خوب به سمت شما کشیده خواهند شد.

۲۶. اشتباه کردن خیلی مهم است. همه ما اشتباه می‌کنیم. اجازه می‌دهیم دیگران از ما سوءاستفاده کنند و خیلی چیزها را کمتر از آنچه که واقعاً شایسته‌مان بوده پذیرفته‌ایم. اما اگر به آن فکر کنید، از انتخاب‌های بدمان درس گرفته‌ایم و حتی بااینکه خیلی چیزها را دیگر نمی‌توانیم درست کنیم، اما الان دیگر برای آینده‌مان خیلی بهتر می‌دانیم. حالا قدرت بیشتری برای شکل دادن به آینده‌مان داریم. یادتان باشد، شکست، بر زمین افتادن نیست. شکست روی زمین نشستن است وقتی که فرصت بلند شدن داشته باشید.

۲۷. نگران بودن اتلاف انرژی است. نگرانی مشکلات فردا را از بین نمی‌برد فقط قدرت شما را نابود میکند.

۲۸. حتی وقتی جلو رفتن سخت است، قدم‌های کوچک رو به جلو بردارید. مخصوصاً در زمان‌هایی که چیز جدیدی امتحان می‌کنید، خیلی مهم است که مدام خودتان را به جلو هل دهید. چون شتاب حرکت از همه چیز مهمتر است. حتی اگر با سرعت لاک‌پشت حرکت کنید، بالاخره به خط پایان خواهید رسید. زیرا هر قدم، شما را از جایی که دیروز بوده‌اید جلوتر می‌برد.

۲۹. همیشه کسانی خواهند بود که از شما خوششان نمی‌آید. نمی‌توانید برای همه کس همه چیز باشید. هر کاری هم که بکنید، همیشه کسی خواهد بود که متفاوت با شما فکر کند. پس روی کاری که قلباً می‌دانید درست است تمرکز کنید. چیزی که بقیه درمورد شما فکر می‌کنند و به زبان می‌آورند، آنقدرها مهم نیست. آنچه که مهم است احساس خودتان نسبت به خودتان است.

۳۰. بدون کسی که فکر می‌کردید خیلی به او نیاز دارید، بسیار بهتر عمل می‌کنید. واقعیت تلخ این است که، بعضی آدمها فقط زمانی کنارتان می‌مانند که به شما نیاز داشته باشند. وقتی دیگر برای رسیدن به اهدافشان مناسب نیستید، ترکتان می‌کنند. خوشبختانه اگر بتوانید با آن کنار بیایید، می‌توانید خیلی راحت این افراد را از زندگی‌تان بیرون کرده و دوستانی عالی را کنار خود نگه دارید که بتوانید همیشه روی آنها حساب کنید.

۳۱. فقط با خودتان رقابت می‌کنید. هر زمان متوجه شدید که خودتان را با یکی از همکارانتان، همسایه، دوستتان یا یک فرد مشهور مقایسه می‌کنید، دست نگه دارید. باید درک کنید که شما متفاوت هستید و توانایی‌هایی متفاوت دارید، توانایی‌هایی که این افراد ندارند. وقت بگذارید و لحظه‌ای به همه توانایی‌های فوق‌العاده‌ای که دارید فکر کنید و برای آنها شکرگزار باشید.

۳۲. نمی‌توانید همه اتفاقاتی که برایتان می‌افتد را کنترل کنید. اما می‌توانید واکنش خودتان به آنها را کنترل کنید. زندگی همه آدمها نقاط مثبت و نقاط منفی دارد، اینکه شاد باشید یا نه بستگی به این دارد که روی کدام نقطه از زندگی‌تان متمرکز هستید. بعنوان مثال، آیا سرما خورده‌اید؟ این یک ویروس موقتی است که هیچ خطری برای سلامتی‌تان ندارد. یک مسابقه بسکتبال را از دست دادید؟ می‌توانید عصرتان را کنار دوستانتان خوش بگذرانید. پس‌اندازتان در بازار بورس افت کرده‌ است؟ دوباره بالا خواهد آمد و علاوه بر این، خیلی عالی است که آنقدر خوش‌شانس هستید که توانسته‌اید پولی پس‌انداز کنید درحالیکه بقیه افراد به زور خرجشان را با دخلشان جور می‌کنند.

۳۳. زندگی آسان نیست. اگر انتظار داشتید اینطور باشد، موجب ناامیدی خودتان خواهید شد. رسیدن به هر چیز باارزشی در زندگی نیازمند تلاش است. پس هر روزتان را با این آمادگی شروع کنید که مسیری بیشتر از دیروزتان را بدوید و سخت‌تر بجنگید. از اینها گذشته، دقت کنید که تلاش‌هایتان با اهدافتان هم‌خوان باشند. آسان نیست اما در آخر ارزشش را خواهد داشت.

۳۴. آینده‌تان پاک خواهد بود.
هرچقدر هم که گذشته‌تان آلوده بوده باشد، آینده‌تان هنوز حتی یک لکه ندارد. زندگی هر روزتان را با تکه شکسته های دیروزتان شروع نکنید. به عقب نگاه نکنید مگر اینکه چشم‌اندازی زیبا باشد. هر روز یک شروع تازه است. هر صبح که از خواب بیدار می‌شویم، اولین روز از باقی عمرمان است. یکی از بهترین راه‌ها برای گذشتن از مشکلات گذشته این است که همه توجه و تمرکزتان را روی کاری جمع کنید که خودتان در آینده برایش متشکر خواهید بود.

۳۵. اسیر نشده‌اید. فقط لازم است که بعضی چیزها را دوباره یاد بگیرید. همه ما شک و تردیدهایی داریم که به ما احساس اسارت می‌دهد. اگر به توانایی خود برای گرفتن یک تصمیم مهم شک داشته باشید، این را در نظر بگیرید: مطمئناً اگر پرنده‌ای با بال‌های سالم در قفسی گرفتار شود، به توانایی خود برای پرواز کردن شک خواهد کرد. شما هنوز بال‌هایتان را دارید، اما عضلاتتان برای پرواز ضعیف شده‌اند. آنها را تمرین دهید و آرام بکشید. به خودتان زمان دهید. مطمئناً می‌توانید دوباره پرواز کنید.

۳۶. هر چیز در زندگی دو جنبه دارد. یک دلیل خوبی وجود دارد که چرا نمی‌توانیم انتظار داشته باشیم لذت را بدون احساس درد تجربه کنیم؛ شادی بدون ناراحتی؛ اعتماد بدون ترس؛ آرامش بدون بیقراری؛ پیشرفت بدون دلسردی؛ زندگی دو روی سکه دارد نه یکی.

۳۷. همیشه حق انتخاب دارید. شرایط هر چه که باشد همیشه حداقل دو انتخاب پیش رویتان است. اگر نتوانید چیزی را از نظر فیزیکی تغییر دهید، می‌توانید فکر خودتان را نسبت به آن تغییر دهید. می‌توانید در تاریکی بنشینید یا اینکه نور درونی‌تان را پیدا کنید و تکه‌های قوی از خودتان را که قبلاً نمی‌دانستید وجود دارند پیدا کنید. یک بحران را می‌توانید دعوتی برای یاد گرفتن یک چیز تازه ببینید.

۳۸. وقتی در تاریکی هستید، دیگران را به داخل راه بدهید. شاید نتوانند شما را از دل تاریکی بیرون بیاورند، اما نوری که موقع ورودشان با خود داخل می‌آورند می‌تواند نشانتان دهد که در کجا است.

۳۹. اگر سوالات منفی بپرسید، پاسخ منفی دریافت خواهید کرد. هیچ پاسخ مثبتی برای «چرا من؟» «چرا من نه؟» «چی میشد اگه؟» وجود ندارد. آیا به کسی اجازه می‌دهید که سوالات ناراحت‌کننده‌ای که بعضی اوقات از خودتان می‌پرسید، کسی از شما بپرسد؟ مطمئناً خیر. پس از این سوالات دست بکشید و آنها را با سوالاتی مثبت که شما را به سمت جهتی مثبت هدایت کند جایگزین کنید. مثلاً «من از این تجربه چه درسی گرفتم؟» «من روی چه چیزهایی کنترل دارم؟» «برای جلو رفتن چه می‌توانم بکنم؟»

۴۰. پایان یک شروع تازه است. با خودتان بگویید، «گذشته عزیز، بخاطر همه درس‌هایی که به من دادی متشکرم. آینده عزیز من آماده‌ام!» چون یک شروع عالی همیشه در نقطه‌ای اتفاق می‌افتد که فکر می‌کردید پایان همه چیز است.



تیپ شخصیتی شما کدام است؟
  • مربوط به موضوع » <-CategoryName->

تیپ شخصیتی چیست؟

چرا برداشت و برخورد افراد در مواجهه با موقعیت های یکسان باهم متفاوت است؟

من جزو کدام دسته از تیپ های شخصیتی هستم؟

معمولا هرگاه سخن از تیپ شخصیتی می شود، هرکدام از ما ممکن است یکی از این سوالات به ذهنمان خطور کند. قبل از آنکه جزییات آدم های دارای هرتیپ شخصیتی را بشناسیم، با این عبارت آشنا می شویم.

طبق گفته روانشناسان، تیپ شخصیتی به معنای خصوصیات جسمی و روانی خاصی است که آدم‌ها را از همدیگر مجزا می‌کند. به بیان دیگر، آدم‌هایی که تحت یک تیپ شناسایی می‌شوند، رفتارها و اندیشه‌های تقریبا مشابهی دارند. به اعتقاد کارشناسان، هر فردی مدل شخصیتی ویژه خود را دارد و با توجه به مدل شخصیتی‌اش با هر موضوعی رفتار می کند. به عبارتی هر انسانی در دنیا براساس زندگی و تجربیاتش به یکی از این مدل ها(تیپ ها) نزدیک تر است. برای آشنایی با این تیپ‌ها و خصوصیات هرکدام، با  زهرا قاهری، کارشناس ارشد روانشناسی به گفت و گو نشستیم.

 

دسته بندی تیپ های شخصیتی:

 

تیپ1) اصلاح گر

  • - این افراد، سختگیر و مشکل پسندند. تعجب نکنید اگرچندین بار برای خرید بروند و دست خالی بازگردند
  • - دایم ایراد می گیرند
  • - انتقاد می کنند
  • - بسیار تمیز و منظم هستند
  • - مودبند
  • کمی وسواسی اند
  • - بهترین ها را می‌خواهند
  • - کیفیت برایشان اهمیت خاصی دارد.
  • - افرادی وظیفه شناس و با اخلاق، همراه باحسی قوی از بایدها و نبایدها هستند.
  • - به شدت خواهان بهبود اوضاع فلاکت بارند، به خصوص فلاکت اخلاقی
  • - آنها حتی به قیمت قربانی شدنشان خواهان ارزش های والا هستند.

تاریخ پر از تیپ هایی است که زندگی راحت خود را رها کرده و به دنبال چیزی خارق‌العاده رفتند، چون احساس می کردند چیز برتری آنها را فرامی خواند. مثلا گاندی همسر، خانواده و شغل وکالتش را رها کرد تا طرفدار دوره گرد استقلال هندوستان و تغییرات اجتماعی مسالمت آمیز شود.

 

تیپ2) مددکار

افراد متعلق به این گروه شدیدا مهربانند و عاشق کمک کردن به دیگران. اغلب برای کمک منتظر درخواست دیگران نیستند و به محض اینکه احساس کنند جایی حضورشان نیاز است درنگ نمی کنند. افرادی همدل، صادق و مهربان هستند، بسیار دوستانه برخورد می کنند، سخاوتمند وفداکارند، آنان اعتقاد دارند که همیشه باید دیگران را بر خود مقدم بدارند.

 

تیپ3) موفقیت طلب

  • برای پیشرفت سخت کار می کنند 
  • - جویای نام و مقام
  • پرکار
  • رقابت جو
  • برای پیشرفت کردن، دست به هر اقدامی که لازم باشد، می زنند.
  • پرانرژی
  • فعال
  • کاردان
  • هدف گرا 
  • با اعتماد به نفس هستند.
  • - دوست دارند مفید واقع شوند. 
  • - یک لحظه هم بیکار نمی مانند.
  • - برای آنها مهم است که موفق باشند.
  • موفقیت های دیگران را با خود می سنجند و ارزش گذاری می کنند.

 

تیپ4) رمانتیک

  1. - بسیار احساساتی و زودرنجند.
  2. - معمولا غمگینند.
  3. حالات روحی متغیر دارند و هرروز ممکن است حالت روحی متفاوت با روز قبل داشته باشند.
  4. - احساس افسردگی در این گروه متداول است و ممکن است منجر به این شود که روزها در رختخواب به سر ببرند و مدام به اشتباهات غیرقابل جبران گذشته فکرکنند و به ندرت در زمان حال زندگی می کنند.
  5. اشتغال ذهنی آنها با امور از دست رفته است.
  6. آنچه در دسترس است، بی‌ارزش است و آنچه به دست‌آوردنش سخت است را می‌خواهند.
  7. - خواستار توجهند و عدم توجه آنها را غمگین می‌کند.

 

تیپ5) کنجکاو و فکور

  1. - این افراد بسیار درونگرا هستند (از بودن در جمع لذت نمی برند و اجتماع گریزند).
  2. - قادر به ابراز احساسات خود نیستند.
  3. - به این افراد معمولا کنجکاو و محقق می گویند، چون آنان بیشتر از دیگر تیپ های شخصیتی به دنبال فهمیدن چرایی و چگونگی اشیا و پدیده ها (در     کهکشان‌ها، دنیای میکروسکوپی، حیوانات، گیاهان و... و حتی دنیای درونی شخصیت خودشان) هستند.آنان می خواهند بدانند که دنیا چگونه کار می کند و همیشه در حال جست وجو، پرسش و تعمق در چیزهای گوناگونند.

 

تیپ6) شکاک

  • -  به همه چیز سوء ظن دارند.
  • - افرادی محتاط هستند و می خواهند بدانند که در ذهن دیگران راجع به آنها چه می گذرد.
  • - افرادی وظیفه شناسند.
  • - معمولا اضطراب دارند.
  • - دوست دارند وظیفه آنها در جایی که هستند، مشخص و تعریف شده باشد.

 

تیپ7) خوش بین و خوش‌گذران

  • - اینان اعتقاد دارند که باید خوش بین بود و برای داشتن یک زندگی خوب از همه امکانات استفاده کرد.
  • - به دنبال گزینه های لذت بخش هستند. 
  • خوش بین و ماجراجو هستند. 
  • از رنج و زحمت دوری می کنند.
  • برون‌‌گراترین تیپ هستند.
  • اجتماعی و رفیق باز هستند.

 

تیپ8) حامی و قدرت طلب

  • - به دنبال قدرت و تسلط بر دیگران هستند.
  • - دوست دارند مدیر و رهبر باشند و دستور بدهند.
  • - نمی خواهند تحت کنترل دیگران باشند یا قدرت در دست دیگری باشد.
  • - بسیار کنترل کننده هستند. 
  • - آمرانه با دیگران رفتار می کنند.
  • - اگر دیگران خصوصا زیردستان آنها، از آنان اطاعت نکنند، سخت بر آشفته می شوند.
  • در عین حال حمایت کننده هم هستند و از زیر دستان خود حمایت می کنند، ولی به این شرط که افراد، مطیع اوامرشان باشند.

 

تیپ9) صلح طلب

  • - دنبال آرامش و صلح و آشتی با دیگرانند.
  • - همواره می خواهند میانجی شوند تا بین دیگران آشتی بر قرار کنند.
  • - دنبال توازن بوده و پذیرا، مهربان و آسان گیر هستند.
  • - این افراد بیشتر از تیپ های دیگر برای رسیدن به صلح و آرامش برای خود و دیگران فداکاری می کنند.


خوشبخت واقعی کیست؟
  • مربوط به موضوع » <-CategoryName->

رابرت والدینگر (Robert Waldinger) روانپزشک و مدیر پژوهش "رشد و تکامل بزرگسالان" در هاروارد است. این پژوهش یکی از طولانیترین و کاملترین پژوهشهاست که تا کنون بر روی زندگی افراد بزرگسال انجام شده است. والدینگر چند راز خوشبختی را که در مطالعه اخیر به آن دست یافته اند، برای ما توضیح میدهد. این پژوهش دو گروه مرد سفید پوست را به مدت 75 سال تحت مطالعه قرار داده است. این پژوهش از سال 1938 آغاز شده است. این دو گروه عبارتند از:

- 268 دانشجوی سال دوم هاروارد به عنوان بخشی از پژوهشی تحت عنوان گرانت ( Grant Study ) ( این پژوهش بخشی از همان پژوهش اصلی یعنی رشد و تکامل بزرگسالان بود)که توسط روانپزشک هاروارد جورج والیانت ( George Vaillant ) هدایت می شدند.

- 456 پسر 12 تا 16 ساله که در بوستون بزرگ شده بودند، به عنوان بخشی از پژوهشی تحت عنوان گلوئک ( Glueck Study ) که توسط پروفسور دانشکده حقوق هاروارد شلدون گلوئک ( Sheldon انجام شد.

این محققان زندگی آقایان را در زمینه های کیفیت ازدواجشان، رضایت شغلی و فعالیتهای اجتماعی شان هر دو سال یکبار بررسی کردند و وضعیت سلامت فیزیکی آنها را هر 5 سال یک بار بررسی و ثبت میکردند، که از جمله این موارد رادیوگرافی قفسه سینه، آزمایش خون، آزمایش ادرار و پژواک نگاری قلب (  روشی غیر تهاجمی است که، با استفاده از امواج صوتی، ساختمان داخلی قلب به تصویر کشیده شده و در حقیقت به عنوان استاندارد تشخیص بیماری‌های قلبی تلقی می‌شود) بود.

یک یافته مهم از این مطالعات به دست آمد: رابطه خوب ما را سالمتر و خوشبختر نگه می دارد. 

 

دکتر والدینگر به سه کلید اصلی خوشبختی اشاره میکند: 

 

1- روابط نزدیک و صمیمانه 

در هر دو گروه تحت پژوهش هاروارد، مردانی که با خانواده، دوستان و یا اطرافیانشان رابطه صمیمانه ای داشتند، شادتر و سالمتر از افرادی بودند که خود را کمتر اجتماعی میدانستند. همچنین این افراد طول عمر بیشتری نیز داشتند. در حالی که افراد تنها تر، کمتر شاد بودند. همچنین سلامت روانی و فیزیکی افراد تنها تر نیز ضعیف تر بود.یک بازبینی در 2014 از چند ده مطالعه منتشر شده در نشریه Social and Personality Psychology Compass، نشان داد که تنهایی بر عملکرد روانی، خواب و سلامتی تاثیر میگذارد که این فاکتورها به نوبه خود خطر بیماری و مرگ را افزایش میدهند

2- کیفیت روابط (نه کمیت) 

تنها ارتباط داشتن اهمیت ندارد. زوجهای متاهل که دائما در کشمکش و دعوا هستند و علاقه کمی به هم دارند (که مولفان این مقاله به عنوان ازدواج پرتعارض از آن یاد میکنند)، کمتر از افرادی که هرگز ازدواج نکرده اند، شاد بودند. با این حال به نظر می رسد، تاثیر کیفیت ارتباط تا حدی به سن بستگی دارد. یک مقاله در سال 2015 در نشریه Psychology and Aging منتشر شد که به مدت سی سال زندگی شرکت کنندگانش را دنبال کرده بود و به این نتیجه رسیده بود که، در واقع تعداد روابط برای افرادی که در دهه بیست زندگی خود قرار دارند اهمیت بیشتری دارد، اما کیفیت روابط در دهه سی زندگی تاثیر بیشتری بر سلامت روانشناختی و اجتماعی فرد میگذارد

 

3- ازدواج باثبات و حمایتگرانه 

ارتباط اجتماعی با دیگران نه تنها برای سلامت فیزیکی خوب است، بلکه به دفع مشکلات روانی نیز کمک میکند. افرادی که بدون جدایی و طلاق و یا مشکلات جدی، تا سن 50 سالگی متاهل مانده بودند، نسبت به افراد دیگر عملکرد بهتری در آزمونهای حافظه داشتند. تحقیقات دیگر نیز این یافته ها را تایید می کنند. پژوهشی در 2013 در نشریه PLOS ONE منتشر شد که نشان میدهد، ازدواج از جمله فاکتورهایی است که با کاهش خطر اختلال خفیف شناختی و زوال عقل همراه است. 

همه این یافته ها نشان میدهند که، روابط قوی و مستحکم برای سلامت ما ضروری است. 

اجتماع تاکید زیادی بر ثروت و کار و تلاش دارد، اما در این 75 سال تحقیقات ما مشخص شد که،خوشبخت ترین افراد کسانی بودند که به روابط با خانواده، دوستان و اجتماع اهمیت بیشتری می دادند.



با این روشها همواره روحیه قوی داشته باشیم.
  • مربوط به موضوع » <-CategoryName->

ترس، اعتماد به نفس پایین و اضطراب، موانع اصلی بر سر راه رسیدن خیلی از ما به اهداف‌مان است. وقتی برای خودمان هدفی تعیین می‌کنیم همین مسائل در ما احساسات ناخوشایندی را ایجاد می‌کنند  به طوری که دیگر نمی‌توانیم قدم از قدم برداریم. اما چه می‌شود اگر این حس‌ها را کنار بگذاریم و بعد راه خودمان را ادامه دهیم؟ برای کنار گذاشتن الگوهای رفتاری غلط، همیشه راه‌هایی هستند که به میان‌برهایی برای رسیدن به اهداف ما تبدیل می‌شوند.



حس ششم؛ قدم زدن در دنیایی ناممکن
  • مربوط به موضوع » <-CategoryName->

حس ششم؛ قدم زدن در دنیایی ناممکن

زندگی همان طور که ما تجربه می کنیم، فقط مجموعه ای از اندیشه ها و رویدادهای نامرتبط نیست؛ بلکه روایتی پیوسته در جهانی منظم است، اما بعضی مواقع تجارب ما با انتظاراتمان و حتی با علومی که به ما آموزش داده شده در تضاد است.



این متن را بخوانید تا بدون گستاخی محبوب همه باشید؟
  • مربوط به موضوع » <-CategoryName->

آدم ها وقت حرف زدن با شما خودشان را سانسور می کنند و دست به عصا حرف می زنند، یا اینکه با اشتیاق زیر و بم زندگیشان را رو می کنند و به توصیه هایتان گوش می دهند؟



استرس
  • مربوط به موضوع » <-CategoryName->



روابط فرازناشوئی اينترنتي
  • مربوط به موضوع » <-CategoryName->

رشد سریع تکنولوژی و گسترش سریع فناوری اطلاعات در عرصه اینترنت و دنیای مجازی، باعث تسهیل رشد روابط اینترنتی در جهان شده است. بدين ترتيب امروزه اینترنت بخشی از زندگی هر روز ما شده است و روابط اينترنتي باعث شده تا افراد سرتاسر دنيا بتوانند به راحتي با يكديگر روابط بين شخصي برقرار كنند.

اگرچه اینترنت توانسته است یک محیط جهانی را برای کاربران خود در سرتاسر دنیا جهت برقراری هرچه بهتر روابط فراهم آورد اما از طرفی، این نوع روابط موجب افزایش نگرانی-هایی در چند سال اخیر گردیده و مشکلات خاصی در نتیجه گسترش روزافزون روابط اینترنتی بوجود آورده است.

یکی از مشکلاتی که در این زمینه مورد توجه محققان قرار گرفته، روابط اینترنتی فرا زناشوئی و به عبارت دیگر خیانت اینترنتی  مي باشد که زوجین زيادي را نيز درگیر خود ساخته است. روابط اینترنتی یک معضل روبه رشد است و پی بردن به این روابط معمولاً همان واکنشی را در پی خواهد داشت که روابط واقعی نوع دیگر دارند. روابط اینترنتی، بویژه آن دسته از روابطی که ماهیتی عاشقانه دارند، نوع متفاوتی از روابط، در دنیای معاصر است که به دلیل گسترش روزافزون و تأثیر آسیب زائی که برروی روابط زناشوئی دارند به عنوان یکی از حیطه های پژوهشی، مورد توجه قرار گرفته است.

گزارش ها نشان می دهد که روابط اینترنتی می تواند موجب اختلافات زناشوئی، جدائی و حتی طلاق در میان زوجین و خانواده ها گردد. بنا به گفته ی زوجینی که به خاطر مشکل چنین روابطی، نزد درمانگران و مشاوران مراجعه کرده اند، این روابط نیز همانند روابط عاشقانه وصمیمانه در دنیای واقعیت، برایشان مهم و قابل توجه بوده است.



پاور بانک